چکیده:
معناشناسی حسن و قبح و تحریر معنای مورد نزاع در این مساله، یکی از محورهای مهم در مساله حسن و قبح است. در اندیشه محقق خراسانی، معنای حسن و قبح، سازگاری و ناسازگاری با قوه عاقله است و ملاک سازگاری و ناسازگاری نزد قوه عاقله، سعه وضیق وجودی افعال است که منشا آثار خیر یا شر میشود. در اندیشه شهید صدر، دیدگاه محقّق خراسانی با اینکه لطیفترین و دقیقترین دیدگاهها در این مسئله در میان اصولیان است امّا با این حال سه اشکال مهم بر آن وارد است: یکم) خلط میان مدرک بالذات و مدرک بالعرض؛ دوّم) چهار مورد نقض بر این نظریه؛ سوّم) فقدان تحلیل ملاک مدح و ذم. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی، نخست به تبیین دیدگاه محقق خراسانی پرداخته سپس نقدهای شهید صدر را ذکر نموده و در پایان به ارزیابی نقدهای شهید صدر پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"نقض چهارم: تحلیل حقیقت قبح افعال نقض چهارم ناظر به تحلیل حقیقت قبح افعال است؛ وقتی میگوییم: «الکذب قبیح»، این قبح کذب به چه اعتباری است؟ آیا به اعتبار این است که کذب یک حد عدمی دارد؟ یا به اعتبار جمیع اعدامی است که ملازمش است؟ و یا اسناد قبح به کذب، اسناد حقیقی نبوده بلکه مجازی است؟ به عبارت دیگر: مطابق دیدگاه محقق خراسانی ملاک حسن و قبح، قوه عاقله است، آیا ملاک قوه عاقله برای تقبیح افعال، حد عدمی آنهاست و به این ملاک میگوید منافر با نفس و قوه عاقله است، پس قبیح است؛ یا ملاک آن، اعدام ملازم با آن است؟ و یا اساسا اسناد قبح به کذب، مجازی است؟ بنابراین در تحلیل قبح کذب، سه احتمال وجود دارد؛ اما پیش از تبیین اشکالات شهید صدر، لازم است به تبیین این احتمالات پرداخته و تفاوت احتمال اول و دوم را توضیح دهیم: مطابق احتمال اول، قبح کذب به اعتبار ماهیت کذب است؛ ماهیت بالمعنی الاخص به معنای «ما یقال فی جواب ما هو؟» است؛ ماهیت به این معنی، حکایتگر ذات و ذاتیات شیء است که در ضمن حد و رسم ارائه میگردند.
نقض سوم (همان، 434) نیز بر دیدگاه محقق خراسانی وارد نیست؛ زیرا گرچه مطابق دیدگاه محقق خراسانی، حسن و قبح ناظر به سعه وضیق بوده و تابع سازگاری یا ناسازگاری با عقل خود شخص است؛ اما لازمه این حرف این نیست که شخص فاعل در سازگاری یا ناساگاری افعال با عقل، دخالت نداشته باشد؛ بلکه عقل انسان، شخص فاعل افعال را نیز در مقدار سازگاری یا ناسازگاری افعال با قوه عاقله، دخیل میداند؛ بنابراین عقل انسان میتواند بگوید: قبح عملی که از پیامبر صادر شده، بیشتر از قبح عملی است که از شخص معمولی صادر شده است."