چکیده:
بهودیت یک مغهوم اعتقادی مبتنی بر تعالیم مذهبی نورات است که بهودیت را تافته جدا بافته از اقوام
جهان تلقی کرده و تفاوت اساسی و ماهوی بین بهودیت و دیگر ادیان الهی را مشخص میکند.
مسیح آزاری و اصرار به قتل فجیعانه آن حضرت توسط بهودیان که صحنه قتل و شکنجه را به میدان
جنون "و بسم او ما زو حیسم آشوم یود مد ل می کند؟ا ین نت انشا ن تفا وت اساسی
قومی بود که انتظار مسیحی را داشت که عیسی(ع) به هیچ عنوان واجد شرایط آن نبود. تقابل این دو
ایده منتهی به قتل عیسی(ع) شد. بهودیان پس از آن نه تعالیم و نه اناجیل و نه هیچ ویژگی مذهبی
آئین مسیحیت را نپذیرفتند و حوادث آتی منتهی به تحول اساسی بهودستیزی به سامیستیزی از سوی
مسیحیان شد. همینطور رباخواری و حرص و آز ایشان در امور اقتصادی, موجبات نهادینه کردن تنفر از
بهودیان را در دل مسیحیان فراهم آورد.
خلاصه ماشینی:
مسیحآزاری و اصرار به قتل فجیعانه آن حضرت توسط یهودیان كه صحنه قتل و شكنجه را به میدان جنون و سادیسم و مازوخیسم قوم یهود مبدل میكند این خشونت دقیقا نشان دهنده تفاوت اساسی قومی بود كه انتظار مسیحی را داشت كه عیسی(ع) به هیچ عنوان واجد شرایط آن نبود.
آنچه ظاهرا مجمع سن هدرین را تحت تأثیر قرار داد آزادی مسیح در تغییر شریعت موسی و صحف انبیا بدون اعتنا بر احادیث یهود و تأویل و تغییر آن به رأی خویش بود كه برای كاهنان و مقامات روحانی اورشلیم گران آمد و بنا به ادعای اینكه `پسر انسان است كه بر ابرهای آسمان به زمین میآید` (اشاره صریح به كتاب دانیال نبی) به مرگ محكوم گردید اگر چه در صحت گفتار فوق ایقان وجود ندارد چرا كه آن گفتار نمیتوانست به مثابه كفر بوده و جزای مرگ به همراه داشته باشد.
اما به واقع عیسی(ع) از دو سو تحت فشار قرار گرفت از یك طرف از سوی یهودیان كه بنابه سرگذشت نابسامان خویش در انتظار مردی بودند تا از پشت ابرها به زمین آید و با شدت عمل ملت یهود را دوباره قوام بخشد و قوم برگزیده در `زیر سایه سلطنت وی مبدل به ملتی قدرتمند شود.
با این حال، كلیسا نمیتوانست بپذیرد به عنوان فرقهای بدعتگذار خوانده شود، چرا كه خود را كامل و شكوفا كننده معنویت یهودیت میدانست بدین ترتیب، یهودستیزی مسیحیت با تأنی بسیار به سویی تغییر وضعیت داد كه تنها شامل یهودیان مخالف شریعت حضرت مسیح بود و حتی موجبات مصلوب شدن آن را فراهم كردند.