چکیده:
در سالهای اخیر منطقه خاورمیانه با بحرانهای شدیدی مواجه بوده که حاصل رقابتهای ژئوپلتیکی و تقابل هویتی و ایدئولوژیکی قدرتهای منطقهای، مداخلات و وزنکشی قدرتهای بزرگ و رشد تروریسم و بنیادگرایی رادیکال میباشد. برآیند چنین شرایطی وقوع جنگها و منازعات مختلف بود که تا به امروز ادامه یافته و منجر به آواره شدن میلیونها نفر و مهاجرت عده کثیری به اروپا شده است. با توجه به این ﻣﺴﺄله، پژوهش حاضر درصدد است تا ابعاد مختلف پیامدهای امنیتی ورود مهاجران خاورمیانهای را به منطقه اروپا مورد مطالعه و مداقه قرار دهد. روش پژوهش، تحلیلی- تبیینی است و از رهیافت نظری مکتب کپنهاگ جهت تبیین و تحلیل موضوع پژوهش استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که سونامی مهاجران به منطقه اروپا، شاخصهای امنیتی کشورهای این حوزه جغرافیایی را در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد تهدید قرار داده است؛ به عبارتی، هجوم مهاجران خاورمیانهای به اروپا، منجر به افزایش تهدیدات تروریستی، برهم خوردن ترکیب قومی و متعاقبا یکپارچگی ملی، تقابل فرهنگی و چند فرهنگگرایی، قدرت گرفتن احزاب راستگرای افراطی و تضعیف ثبات سیاسی کشورها در اروپا شده است. همچنین، ورود مهاجران، علاوه بر تحمیل هزینههای مالی برکشورها، روند تقویت همگرایی اتحادیه اروپا را به عنوان یک نهاد بینالمللی با چالش مواجه ساخته است.
خلاصه ماشینی:
یافته های پژوهش حاکی از آن است که سونامی مهاجران به منطقه اروپا، شاخص های امنیتی کشورهای این حوزه جغرافیایی را در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد تهدید قرار داده است ؛ به عبارتی، هجوم مهاجران خاورمیانه ای به اروپا، منجر به افزایش تهدیدات تروریستی، برهم خوردن ترکیب قومی و متعاقبا یکپارچگی ملی، تقابل فرهنگی و چند فرهنگ گرایی، قدرت گرفتن احزاب راست گرای افراطی و تضعیف ثبات سیاسی کشورها در اروپا شده است .
در چهارچوب این مؤلفه ها شاهد مهاجرت طیف گسترده ای از شهروندان خاورمیانه ای به سایر مناطق دنیا بویژه اروپا هستیم که غالبا از آن تحت عنوان «سونامی» مهاجران نام میبرند؛ به عبارت دیگر، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در چند سال اخیر به واسطه جنگ ها، منازعات و درگیریهای فرقه ای در کشورهایی نظیر افغانستان ، عراق ، سوریه ، یمن ، مصر، لیبی و سودان و ظهور گروه های افراطی و بنیادگرا نظیر داعش به منطقه ای نا امن ، آشفته و بحران زده تبدیل شده است که شهروندان آن امید بسیار اندکی به آینده مطلوب و روشن دارند؛ بنابراین ، به هر میزان که تهدیدات و ترس و بیم شهروندان از شرایط کنونی افزایش یافته ، به همان نسبت نیز بر میزان مهاجرت ها افزوده شده است .
بر همین اساس ، در برنامه ٢٠٠٤ لاهه اتحادیه اروپا، ارتباط بین کنترل مهاجرت و امنیت به وضوح تصریح شد و از جمله مبارزه با مهاجرت غیرقانونی با ایجاد یک زنجیره اقدامات امنیتی که به طور مؤثر با فرایندهای درخواست روادید و ورود و خروج در مرزهای خارجی به هم پیوسته هستند، تقویت شد (پرویزی و پرویزی، ١٣٩٤: ١٥٩- ١٥٨)؛ همچنین ، با جنایی شدن موضوع مهاجرت در اروپا، غیرشهروندان ، مهاجران غیرقانونی و فاقد مدرک نیز به عنوان خطر بالقوه و عناصر مظنون به تروریسم مورد توجه قرار گرفتند )٢٠ :٢٠١١ ,Persson(.