چکیده:
اثیر شاعر قویدست ایران زمین، در سیر تحّول سبک از خراسانی بعراقی نقش قابل توجّهی دارد. یکی از بارزترین جلوه های اقدامات او در این زمینه آفریدن کلمات مرکّب است. این مولفه سبکی کمتر مورد عنایت پژوهشگران بوده است. در این پژوهش به این جنبه شاعری اثیر پرداخته شده است. مهمترین هدف شاعر از ساخت و گنجاندن این واژه های مرکّب در پهنه اشعارش، نوگرایی و کاستن سادگی و روانی سبک خراسانیست. از آنجائیکه حضور کلمات مرکّب در شعر شاعران سبک خراسانی نمود کمتری دارد، شاعر با بدست دادن این ترکیبات گام بلندی در تحّول سبک نهاده است. اثیر در ساختن ترکیبات نسبت بشاعران خراسان آشکارا ازظرفیتهای بیشتری استفاده کرده و جهت اظهار فضل از این روش بیشترین بهره را برده است. واژه های مرکّب موجود در دیوان اثیر تحت عنوانهایی چون : ترکیب ونددار، ترکیب شبه ونددار، صفت فاعلی مرکّب، صفت مفعولی مرکّب و ترکیب وصفی بررسی و تحلیل شده اند. در پایان به این نتیجه میرسیم که بسیاری از کلمات مرکّب بر ساخته اثیر تاثیر بسزایی در حرکت شعر بسوی دشواریهای شعری سبک عراقی داشته است.
خلاصه ماشینی:
از آنجائیکه حضور کلمات مرکب در شعر شاعران سبک خراسانی نمود کمتری دارد، شاعر با بدست دادن این ترکیبات گام بلندی در تحول سبک نهاده است .
» (مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر فارسی ، صفا: ص ٣٩-٣٨) بیشتر توجه تحلیلگران ادب فارسی به اثیراخسیکتی از این منظر دیده شده که او شاعری مداح و در اشعارش عنایت ویژه ای به بلاغت و معانی صعب داشته است اما در این میان التفاتی به توان خلق کلمات مرکب در پهنة اشعارش نکرده اند.
» (کلیات سبکشناسی ،شمیسا: ص ٢٦) نگارندگان جهت انعکاس این جنبة هنر زبانی اثیر و نقش این وجه زبانی در تحول سبک دوره ، دیوان اثیر را با استقصای کامل از نظر گذرانده و تمام واژه های مرکب موجود را استخراج کرده اند.
تأملی در انگیزة ساخت ترکیبات اثیر در قیاس با شعرای سبک خراسانی شاعران نیمة دوم قرن ششم در تغییر سبک شعر فارسی بسیار مؤثر بودند.
ذبیح الله صفا میگوید:«با گذشت نیمة اول قرن ششم و بر اثر مجاهدات شاعران آن دوره و با تغییراتی که بتدریج در زبان فارسی دری حاصل شده بود، نیمة دوم قرن ششم و اویل قرن هفتم آبستن شاعران و گویندگانی گشت که همه میبایست راه تازة خود را در شعر پیش گیرند و بکلی از راه پیشینیان دور شوند» (تاریخ ادبیات ایران ،صفا: ص ٢٠٥).
ذهن توانمند و خلاقانة اثیر سبب شده است که از این الگوی ساخت واژه مرکب ترکیبات بیشتر و خوش ساختری نسبت بشاعران سبک خراسانی بدست دهد.
رویکرد شاعر از ساختن این کلمات مرکب دگرگونی و تحول در سبک خراسانی و سوق دادن بسوی سبکی نو است .