چکیده:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و باورهای فراشناختی انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی - همبستگی است. جامعه پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی95-1394بودند که تعداد 235نفر (125 چسر و 110دختر) بهروش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه راهبردهای تنظیمشناختی هیجان گارنفسکی، کراج و اسپین هون، پرسشنامه فراشناخت ولز و کارترایت هاتن و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانیزاده محمدی و احمدآبادی و حیدری پاسخ دادند. دادهها با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته های حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد که در میان راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، راهبردهای ملامت خود، نشخ وارگری، فاجعه سازی و ملامت دیگران با گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنی داری دارند و راهبردهای پذیرش و
تمرکز مجدد مثبت با گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه منفی و معنی داری دارند. در میان
باورهای فراشناختی، باورهای اطمینان شناختی ضعیف، باورهای مثبت در مورد نگرانی، باورهای
منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار و نیاز به کنترل افکار با گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنی داری دارند. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد خرده مقیاس های باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار، اطمینان شناختی ضعیف، نشخوارگری و تمرکز مجدد مثبت 28/6 درصد از واریانس گرایش به رفتارهای پرخطر را تبیین می کنند. با توجه به یافته ها می توان گفت باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان هستند