چکیده:
کتاب روضه خلد دارای هیجده باب، چهارصد و بیست حکایت و دو هزار و یکصد و چهل بیت شعر عربی و فارسی است. افزون بر حکایات، از حکمت، تمثیل، نکته، قصه، وعظ، خبر، فایده، و بیان نیز بهره فراوان دارد. از آنجا که مجد خوافی واعظ بوده و مخاطبان او عموما عوام الناس، در نقل حکایات و امثال پیشینیان دقت کافی نداشته و بسیاری از آنها را به سبب بی¬دقتی و یا براساس¬ سلیقه خود تغییر داده است. بعلاوه عناصر بسیاری از داستانها را از منابع عربی و فارسی گرفته و آنها را تغییر داده است. در این تحقیق با نگاهی به منابع روضه خلد، به دخل و تصرفات مجد خوافی در روایات و حکایات این کتاب میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
(نـک : تـاریخ و رجـال شـرق خراسـان ، ص :٥٤٤) چنانکه از نوشته هایش برمیآید اهل منبر و وعظ و نصیحت بـوده اسـت بـه همـین سـبب روضه خلد آکنده از امثال ، اشعار و حکایات اخلاقی و حکمی است که اغلب آنها را از پیشنیان بدون اشاره به نام گوینده نقل کرده است .
) ب : مثنوی معنوی مولوی برخی از داستانهای «مثنوی» در کتاب روضه خلد مشاهده میشود: داستانهای «اشتر و گاو و قچ که در راه بند گیاه یافتند هر یکی میگفت من خورم » (ص : ٢٨٩) و «منازعت چهارکس جهت انگور که هر یکی به نام دیگر فهم کرده بود آن را» (ص : ١٨٦)، از این دسته اند.
بعید نیست که خوافی این داستان را از مثنوی مولانا گرفته باشد در مثنوی به جای شـتر و روبـاه و شغال از شتر و گاو و قوچی نام برده شده است که بر سر علف اختلاف کرده اند.
این مضمون در روضه خلد به شکل زیر آمده است : آن کـه عیــب خـلــق مــیگـویــد مــدام عیـــب خـــالق مـــیکنـــد چـــون بنگـــرم هرکــه گویــد ســقف خانــه کوتــه اســت گــویــــــد از بـنــــــای او دانـاتــــــــرم (ص :٧) شباهت ابیات بالا با ابیات زیر قابل تامل است : ابلهـــــی دیـــــد اشـــــتری بـــــه چـــــرا گفـــت نقشـــت همـــه کـــج اســـت چـــرا گفـــــت اشـــــتر کانـــــدرین پیکـــــار عیـــــب نقـــــاش میکنـــــی هشـــــدار در کجــــیم مکــــن بــــه عیــــب نگــــاه تـــو ز مـــن راه راســـت رفـــتن خـــواه (حدیقه الحقیقه و طریقه الشریعه سنایی، نقل از دهخدا، امثال و حکم ، ص : ٧٩) سنایی از واژه هایی چون شتر و نقاش استفاده کرده ، مجد آنها را به سقف و بنا تبـدیل کـرده اسـت یکی عیب نقاش میکند دیگری عیب خالق .