چکیده:
حکمروایی مفهوم جدیدی است که جایگزین مفهوم حکومت شده است. مفهوم حکمروایی مبتنی بر همیاری حکومت و جامعه مدنی است. این مفهوم بر این اصل بنیادی استوار است که حکومتها بهجای آنکه بهتنهایی مسئولیت کامل اداره جامعه را بر عهده گیرند شهروندان، بخش خصوصی و نهادهای مردمی عوامل مسئولِ اداره جامعه هستند. در دهههای اخیر این رویکرد در نواحی روستایی نیز رواج یافت و مدیریت نوین با محوریت دهیاری و شورای اسلامی را میتوان یکی از نمودهای آن دانست. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تحقق پذیری شاخصهای حکمروایی خوب در نواحی روستایی شهرستان لنجان پرداخته است. نوع پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات کتابخانهای- میدانی است. جامعة آماری شامل تمامی روستاییان بوده و حجم نمونه به روش خوشهای و تصادفی تعیین شده است. بر این اساس دیدگاهها و تجربیات جهانی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و هشت شاخص مهم حکمروایی خوب در روستاهای نمونه، با تکمیل تعداد 250 پرسشنامه از سرپرستان خانوار، مورد آزمون قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمون t نشان داد که شاخصهای حکمروایی خوب در مجموع با توجه به میانگین 24/3، کمتر از حدمطلوب محقق شده است. به صورت موردی نیز شاخص عدالت و برابری از میانگین مطلوب پژوهشگر (5/3) بالاتر و سایر شاخصها پایینتر از حد مطلوب بوده است. نتایج آزمون کروسکال والیس جهت مقایسه رتبه روستاها نیز نشان میدهد بین روستاها به لحاظ تحقق حکمروایی خوب تفاوت معنیداری وجود دارد و نتایج تحلیل واریانس نیز نشان داد شاخصهای حکمروایی خوب در بین روستاهای مورد مطالعه تفاوت معناداری دارند.