چکیده:
هندوستان در جنوب آسیا و در همسایگی چین، پاکستان، بنگلادش، برمه، بوتان و نپال قرار دارد. این کشور از جنوب خود بطور مطلق مسلط به اقیانوس هند است. هند از نظر وسعت هفتمین کشور دنیا است و با بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون دومین کشور پرجمعیت دنیا است که جمعیت و دارای تتوع نژادی، فرهنگی، مذهبی و زبانی است. در نظریه سیستم (ساختار) ژئوپولیتیکی جهان، کوهن جهان را به چهار جزء تقسیم می کند که یکی از این اجزاء منطقه ی ژئوپولیتیکی مستقل است. این منطقه با جغرافیای سیاسی شبه قاره هند منطبق است. قطب برتر این منطقه کشور هندوستان است که در حال ارتقاء برای تبدیل شدن به سومین قلمرو ژئواستراتژیک جهان می باشد (حافظ نیا،1390: 244). هند در حال ارتقاء به یک بازیگر در موازنه قدرت نه تنها در بین همسایگان خود در جنوب آسیا بلکه، در سرتاسر قاره آسیا و جهان است. هند اکنون در حال تبدیل شدن به بازیگر محوری در ارتباط با چین، آسیای مرکزی، خلیج فارس و جنوب آسیاست (مجتهدزاده و همکاران،1390: 16).
قلمرو ژئوپولیتیکی هند نیز به ترتیب اولویت عبارتند از: جنوب آسیا و حوزه اقیانوس هند، جنوب شرق و غرب آسیا با محوریت ایران، اوراسیای مرکزی، در طول دهه 1980 و 1990 میلادی تشکیلات نظامی و غیرنظامی هند، حوزه ی منافع استراتژیک هند را از توده ی خشکی جنوب آسیا به اقیانوس هند و از خلیج-فارس تا تنگه هرمز تعیین کرده است. با این وجود در قرن 21 پهنه ی افقی منافع استراتژیک این کشور به ماورای تنگه مالاگا رسید و به حوزه های دیگر تداوم پیدا خواهد کرد. لذا در این تحقیق اهداف ژئوپولیتیکی و استراتژیکی هند تا سال 2030 میلادی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
خلاصه ماشینی:
اما امروزه چابهار ایران می تواند در کنار نقش اقتصادی خود که در راستای تامین منافع امنیتی است ، نقش های دیگری را برعهده بگیرد که این نقش ، مدنظر هند در آینده نزدیک است و بیشتر نقش ژئواکونومیکی ، تجاری و ترانزیتی مدنظر است .
در حالی که هند به دلیل فاصله زیاد زمینی و برخورد با مانع ژئوپولیتیکی پاکستان در مسیر افغانستان، نیازمند توجه بیشتر به ایران و ترسیم روابط راهبردی و پیمان استراتژیکی برای تحقق بخشی از اهداف قرن بیست - ویکمی خود در آینده پیش رو با کشورمان دارد.
تا قبل از سال ٢٠٠١ پاکستان مکمل ژئوپولیتیکی آمریکا در جنوب آسیا بود و بعد از حوادث ١١ سپتامبر شکافهایی در روابط دو کشور به وجود آمد و آمریکا به سمت هند گرایش پیدا کرده است .
یعنی هرچه وزن بیشتر باشد منزلت و اعتبار عمومی کشور بین سایر کشورها اعم از بزرگتر، همتراز و یا کوچکتر بیشتر می شود و هر اندازه اعتبار و منزلت بیشتر افزایش یابد، همان اندازه فرصت های جدید قدرت مرئی یا نامرئی برای اثرگذاری عینی و ذهنی بر فرآیندها، تصمیم سازیها، اقدامات و رفتارها در مقیاسهای مختلف محلی و همسایگی ، منطقه ای و جهانی فراهم می آید (حافظ نیا،١٣٩٠: ١١٠).
با بررسی روابط ژئوپولیتیکی و براساس عوامل موثر بر این روابط سه الگو یا مدل رابطه میان چهار کشور ایران، هند، پاکستان و افغانستان قابل شناسایی است .
در مدل زرقانی جایگاه ایران و هند در سطح سوم قرار داشت اما این الگو در حال تغییر به سطح دوم است و الگوی رقابتی هم بر پایه ی برابری نسبی قدرت بین بازیگران شکل می گیرد.