چکیده:
«کتاب مقدس» در اندیشه بسیاری از دانشمندان امامیه، بسان کتب ضلال تلقی گشته و
هرگونه حفظ و نشر آن حرام است. از این روء رسالت این نوشتار، چرایی و تحلیل این فتوا
خواهد بود. موضوع شناسی عهدین از نگاه و داوری قران کریم در یک مقطع
؛قرین نقادی آن از نظر اندیشوران غربی و اعتراف به جعلی بودن آن گردیده است. سپس
از رهگذر نقد مدعای برخی از محققان مبنی بر عدم صدق کتب ضلال براین مجموعه
به واکاوی فقهی و استدلالی آن پرداخته شده است. در نهایت. چنین می نماید که حرمت
حفظ کتاب مقدس در معنای عام خود شامل هر نوع فعالیت و برنامهای است که در
راستای ماندگاری و احیای این کتاب تلقی گردد. ترسیم در ختام بحث به آثار و
پیامدهای این مساله پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
از این رو، دریافت میشود که اندیشوران فقهی در حرمت حفظ کتب ضلال و هر وسیلهای که سبب انتقال پیام گمراهی است، اتفاق نظر داشتهاند و غالبا این حکم را بر تورات و انجیل نیز تطبیق کردهاند.
از این رو، به اعتقاد مسلمانان، تورات و انجیل واقعی را خداوند وحی کرده است و هر دو کتاب، آسمانی و مطالبشان درست و الهی بوده است؛ با این حال، طبق شواهد تاریخی و حتی نوشتههای خود یهودیان و مسیحیان، کتاب مقدس کنونی دستخوش جعل و تحریف شده و مطالبش صحیح نیست.
بررسی و تحقیق با عنایت به آنچه در سطور گذشته آمد، بعید مینماید که کتاب مقدس کنونی همان تورات و انجیل اصیل و فرستاده شده بر دو پیامبر الهی باشند که تحریف و از حالت نخستین خارج شدهاند، بلکه تمام این مجموعه جعلی و برساخته دست بشر است و اصولا ساختار این دو کتاب الهی و آسمانی نیست؛ زیرا تحریف متفرع بر نزول و وجود تورات و انجیل حقیقی یا دستکم اعتقاد به آن است، در حالی که این اندیشه برای مسیحیان غرابت دارد و آنان هیچگاه نمیپذیرند که حضرت عیسی کتابی داشته است.
بنابراین، نظریه آسمانی بودن کتاب مقدس که قرین تغییر و تحریف شده باشد، مخدوش مینماید و دیدگاه برگزیده همان بشرساخته و جعلی بودن اصل این کتاب است؛ به ویژه درباره عهد جدید که نگارش اولیهاش به زبان یونانی و در غرب صورت گرفته است، حال آنکه حضرت عیسی (ع) در فلسطین (خاورمیانه) میزیسته و زبانش آرامی بوده است.