چکیده:
هدف پژوهش حاضر، پیشبینی رضایت شغلی براساس باورهای فراشناخت و دشواریهای تنظیم هیجان و روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری شامل مربیان مهدکودکهای شهر تهران در سال تحصیلی 1394-1393 بود. 240 نفرمربی به روش تصادفی خوشهای انتخاب شدند و سه پرسشنامه، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004)، باورهای فراشناخت ولز (2004) و رضایت شغلی دانت و همکاران (2004) را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافتهها نشان دادند که همه ابعاد رضایت شغلی تنها براساس باور منفی به کنترلپذیری خطر و افکار (یکی از مولفههای باورهای فراشناخت) به صورت منفی و معنادار پیشبینی میشوند. از بین مولفههای تنظیم هیجانی، متغیر عدمپذیرش پاسخهای هیجانی و دشواری در دستیابی به رفتارهای هدفمند، توانستند همهی مولفههای رضایت شغلی را بهصورت منفی پیشبینی کنند. مولفهی دشواری در کنترل تکانهی تنظیم هیجانی، قدردانی را به صورت منفی پیشبینی میکند. فقدان آگاهی هیجانی بعد مسئولیت و رشد و بعد پیشرفت رضایت شغلی را به صورت منفی پیشبینی میکند. براساس یافتههای این پژوهش توصیه میشود که روانشناسان و مشاوران برای ارتقاء سطح رضایت شغلی مربیان مهد کودک به اصلاح راهبردهای تنظیم هیجانات و باورهای فراشناخت در آنان بپردازند.
The purpose of the present study was to predict job satisfaction based on metacognitive beliefs and difficulties in emotion regulation in kindergarten mentors. The method of this study was descriptive-correlational. The statistical population included the mentors of kindergartens in Tehran in 1394. Two hundred and forty participants completed 3 Questionnaires: Gratz and Roemer's Difficulties in Emotion Regulation Scale (2004), Wells' Metacognitive Beliefs Inventory (2004), and Dunntt's Job Satisfaction Questionnaire (2005). Data were analyzed by multiple regression test. The research findings showed that all components of job satisfaction predicted based only on the negative beliefs about the controllability of thoughts and corresponding danger (one of the components metacognitive beliefs). Among the components of emotional regulation, non-acceptance of emotional responses and difficulties engaging in goal-directed could predict all components of job satisfaction negatively. The component of impulse control difficulties could negatively predict appreciation. The component of lack of emotional awareness predicted the component of responsibility and development, negatively. Based on the findings of this research is recommended that psychologists and consultants for improving the job satisfaction of kindergarten mentors modify their emotion regulation strategies and metacognitive beliefs
خلاصه ماشینی:
براساس يافته هاي اين پژوهش توصيه ميشود که روان شناسان و مشاوران براي ارتقاء سطح رضايت شغلي مربيان مهد کودک به اصلاح راهبردهاي تنظيم هيجانات و باورهاي فراشناخت در آنان بپردازند.
«در مطالعات علوم اجتماعي که اعتبار متغيرها اغلب در حدود ٠/٨٠ است ، حداقل تعداد ١٠ شرکت کننده براي هر متغير لازم است » (تاباکنيک و فيدل ، ترجمه ايزانلو و همکاران ، ١٣٩٤)، بر همين اساس در اين پژوهش با توجه به تعداد مؤلفه هاي متغيرهاي پيش بين (٦ مؤلفه دشواري در تنظيم هيجانات و ٥ مؤلفه باورهاي فراشناخت )، حجم نمونه حداقل ١١٠ نفر برآورد شد که 1.
tolerance براي پيش بيني مولفه رضايت از ماهيت کار براساس مولفه هاي باورهاي فراشناخت و دشواري در تنظيم هيجانات از تحليل رگرسيون همزمان انجام شد که نتايج در جدول ٣ آمده است .
براي پيش بيني مولفه رضايت از موفقيت در کار براساس مولفه هاي باورهاي فراشناخت و دشواري در تنظيم هيجانات از تحليل رگرسيون همزمان انجام شد که نتايج در جدول ٥ آمده است .
براي پيش بيني مولفه رضايت از مسئوليت براساس مولفه هاي باورهاي فراشناخت و دشواري در تنظيم هيجانات از تحليل رگرسيون همزمان انجام شد که نتايج در جدول ٦ آمده است .
براي پيش بيني مولفه رضايت از رشد و پيشرفت براساس مولفه هاي باورهاي فراشناخت و دشواري در تنظيم هيجانات از تحليل رگرسيون همزمان انجام شد که نتايج در جدول ٧ آمده است .