چکیده:
چنانکه میدانیم همزمان با انقلاب مشروطه و سالهای پس از آن شعرائی در ادبیات فارسی ظهور کردند که یکی از مضامین مشترک سروده های ایشان ، وطنخواهی بود تا آنجا که میهن پرستی یکی از خصیصه های سبکی شعر مشروطه بشمار میرود . برخی از ایشان مانند ابوالقاسم لاهوتی با تاسی به مکاتب دیگر مانند سوسیالیسم ، اعتقادی به حکومت دینی نداشتند .گروهی مانند میرزاده عشقی ، بدون جانبداری از مکتبی خاص دین را از وطنخواهی جدا میدانستند . از سوی دیگر برخی چون سید اشرف الدین حسینی ، آشکارا دین محور بودند . محمد تقی بهار از جمله شعرائیست که در میهن پرستی او تردیدی وجود ندارد اما تقریبا عمده منابع موجود نقش پر رنگی را برای اسلامگرائی او در میهن پرستی قائل نیستند . این مقاله در پی آنست تا با بررسی تمام اشعار بهار ، میزان دین مداری او را در اشعارش بررسی نماید و نشان دهد که این شاعر آزاده ، حکومت منهای دین را برای ایران نمیخواهد و بدین طریق زاویه ای نو از ویژگیهای فکری سبک شعری او را باز نمایاند .
خلاصه ماشینی:
تنها در یک مقاله دیده شد،که به نقش مهم تفکر مذهبی در عقاید بهار اشاره ای گذرا شده : «در اندیشة بهار، دین نقش محوری دارد و بنظر او ضرورت دیـن بـرای زنـدگی فـردی و اجتماعی بشر امری بدیهی و غیر قابل انکارسـت بـه همـین دلیـل نگرشـهای لائیکـی را از 6 خطاهای بزرگ بشر قلمداد میکرد و با جدائی دین از سیاست هم مخالف بود» ١ - ادوار شعر فارسی از مشروطیت تا سقوط سلطنت ، ص ٤٨ ٢ - چون سبوی تشنه ، ص ٧٣ ٣ - ادبیات نوین ایران ، ص ٣٣٧ ٤ - از صبا تا نیما ، ص ٣٨١ ٥ - ادوار شعر فارسی ، ص ٤٨ ٦ - بهار و تعامل معتدل با سنت و تجدد ،ص ٤٧ در این مقاله با بررسی تک تک اشعار بهار بر اساس تاریخ سرودن آنها ، تقریبا تمامی ابیاتی که او راجع به نقش مذهب در میهن پرستی خود سروده است ، جدا شـده انـد و بـر اسـاس همین ابیات ، سعی خواهد شد تا با دسته بندی این مضامین ، به این نتیجه دست یـابیم کـه نگاه بهار به دین در رابطة با حکومت و ایران دوستی ، تا چه میزانست .