چکیده:
هدف اصلی مقاله حاضر فهم فرآیند انتصاب کارکنان با رویکرد جنسیتگرایانه است و استعاره مفهومی اختیار شده توسط پژوهشگران برای تببین آن، پدیده پله برقی شیشهای است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت یک تحقیق کیفی مبتنی بر رویکرد تجربه زیسته است. تمامی مدیران زن سازمان آموزش و پرورش استان ایلام به عنوان جامعه هدف انتخاب و با شیوه نمونهگیری زنجیرهای 16 مصاحبه تا رسیدن به مرحله اشباع دادهها صورت گرفت. خروجی مصاحبه در قالب 3 مقوله اصلی، 17 مقوله فرعی و 78 کد مفاهیم، کدگذاری شد. نتایج نشان داد که عوامل برون سیستمی، عوامل درون سیستمی، و عوامل فردی ـ شخصیتی در ایجاد پدیده پله برقی شیشهای تاثیر دارند. نتایج نشان داد در سازمان آموزش و پرورش جنسیت عاملی اثرگذار در انتصاب مدیران است و وجود پدیده پله برقی شیشهای باعث ناکارآمدی زنان در اجرا و ایفای نقشهای سازمانی شده و پیامدهای فردی، اجتماعی و سازمانی متعددی را بدنبال دارد.
خلاصه ماشینی:
در تفسیر و تبیین پدیدۀ پلهبرقی شیشهای، اغلب جامعهشناسان بر این باورند که در اکثر سازمانها، برای انتصاب افراد به پستهای سازمانی، نگرش جنسیتگرایانه با رویکرد تفکیک جنسیتی (sex segregation) وجود دارد که این امر بالطبع به شکلگیری تجربههای مختلف شغلی در مردان و زنان میانجامد (Kullberg, 2013).
بااینکه در دهههای اخیر شمار زنان طالب پستهای مدیریتی و ردههای بالای سازمانی افزایش یافته است، همچنان زنان شاغل در ردههای بالای سازمانی در اقلیتاند (نجاتی آجیبیشه و جمالی 1386) و هنوز زنان، بهرغم عملکرد حرفهای و شایستگیشان، به سطوح بالای قدرت در سازمانها دست نیافتهاند و مردان، علیرغم فقدان ویژگیهای مربوط به مشاغل زنانه، و فقط براساس نگرشهای جنسیتی و ترجیحات مدیران ارشد سازمانها و در برخی مواقع براثر پدیدۀ منسانی جنسیتی مدیران، به مشاغل عالی گمارده میشوند (Christie 2001; Gibelman 1998; Davidson and Burke 2000; Coulshed et al.
باتوجهبه اهمیت بحث عدالت و آثار مخرب تبعیض در سازمان و با درنظرگرفتن خلأ موجود در مطالعات مربوط به پدیدۀ پلهبرقی شیشهای در سازمانهای ایرانی و نیز باتوجهبه اینکه آموزش و پرورش رسالت خطیری در امر تربیت و آموزش نسل آینده دارد و معلمی نیز از دیرباز حرفهای زنانه محسوب میشده است، بررسی میزان توجه سازمان آموزش و پرورش به امر انتصاب زنان در پستهای مدیریتی ارشد و کلیدی سازمان بهدور از تعصب و نگاه جنسیتی حائز اهمیت است.
استراتژیهای مربوط به جنسیت مرد باعث میشود مردان بهطور طبیعی بیشتر از زنان برای رهبری موردتوجه قرار گیرند؛ نادربودن حضور مردان در حوزههای خاص موجب میشود آنها بیشتر نظر مدیران عالی را جلب کنند و این ممکن است به رفتار ترجیحی مدیران عالی در انتخاب مردان برای انتصاب به پستهای سازمانی و بروز هنجارهای سنتی جنسیتی بینجامد (McCallister 2017).