چکیده:
در دنیای هنر بهشکل سنتی مساله جنسیت، نژاد و طبقه موردبیاعتنایی قرار میگرفت و اینطور وانمود میشد که یک نوع انسان وجود دارد که جهانی، تاریخی و بدون جنسیت است و آن مرد است و البته سفید. این دیدگاه، زن را تنها در حد سوژه آفرینش هنری دانسته و بدینسان هنر را با امور جنسیتی آمیخته است. زیباییشناسی فمینیستی اما دیدگاه دیگری را تعریف کرده است که زن در آن بهعنوان آفرینشگر اثر هنری، ارزشی همپای مردان مییابد؛ همچنین به ابداع الگوهای هنری جدیدی پرداخته است که توجه به زن و مسائل مربوط به او را در کنار جنبههای زیباییشناختی در راس قرار میدهد. هدف این مقاله، تحلیل آثار مجسمهساز فرانسوی_آمریکایی؛ لوئیز بورژوا از منظر زیباییشناسی فمینیستی است. آثار وی قویا ملهم از کشمکشهای روانی، نمادهای فمینیستی و تخیلی بارور بوده و بسیاری از صاحبنظران از او بهعنوان یکی از پیشگامان هنر مدرن فمینیستی یاد میکنند.
در این پژوهش، ابتدا درباره زیباییشناسی فمینیسم صحبت شده است، در ادامه با بررسی زندگینامه لوئیز بورژوا و با ارائه فرضیاتی از زاویه محتوای روانکاوانه، به تحلیل و تطبیق آثار با زیباییشناسی فمینیسم پرداخته شده است. برای دستیابی به این اهداف، مقالاتی که از جنبههای اجتماعی و روانشناختی، زوایای فکری او را نمایان میکنند و به بررسی تاثیرات این جنبهها بر آثار او میپردازند، بهشیوه کتابخانهای مطالعه گردیده است.