چکیده:
ادبیات عامیانه، در نقد ادبی جایگاه ویژهای دارد و بررسی آن، دستاوردهای قابل توجهی در عرصۀ مطالعات زبانی، ادبی و محتوایی ازجمله اطلاعات تاریخی، فرهنگی و جامعهشناختی دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر اساس مطالعه و بررسی بیست افسانۀ منثور مکتوب عامیانه و استخراج شواهد از این متون، برآن است که ویژگیهای نثر آنها را بررسی کند. با مطالعۀ این افسانهها به این نتیجه میرسیم که ویژگیهایی که در پی میآید، قدر مشترک همۀ آنهاست: سادگی، روانی و نزدیک بودن به گفتار، کلیشهای و یکسان بودن نثر، کوتاهی جملهها، کاربرد فراوان جملههای وصفی، کاربرد واژگان، تعابیر و اصطلاحات عامه، جابهجایی ارکان جمله، کاربرد عناصر سبکی کهن، وجود اشکالات زبانی و کاربردهای نادرست زبانی، کاربرد نادرست برخی تعابیر و کلمات، ادبی و شاعرانه شدن نثر در خلال سبک و سیاق عامیانه در برخی صحنهها، کاربرد فراوان کنایات، ضربالمثلها، گزارههای قالبی، دشنامها، تهدیدها، نفرینها و سوگندها، دعا، تصدق و تحسین.
خلاصه ماشینی:
بـا مطالعـۀ ایـن افسانه ها به این نتیجه میرسیم که ویژگیهایی که در پی مـیآیـد، قـدر مشـترک همـۀ آن هاسـت : سادگی، روانی و نزدیک بودن به گفتار، کلیشه ای و یکسان بودن نثر، کوتـاهی جملـه هـا، کـاربرد فراوان جمله های وصفی، کاربرد واژگـان ، تعـابیر و اصـطلاحات عامـه ، جابـه جـایی ارکـان جملـه ، کاربرد عناصر سبکی کهن ، وجود اشکالات زبانی و کاربردهای نادرست زبانی، کـاربرد نادرسـت برخی تعابیر و کلمات ، ادبی و شاعرانه شدن نثر در خلال سبک و سیاق عامیانه در برخی صحنه ها، کاربرد فراوان کنایات ، ضرب المثل ها، گزاره های قالبی، دشنام ها، تهدیدها، نفرین هـا و سـوگندها، دعا، تصدق و تحسین .
از جملـه تحقیقات انگشت شماری که به بخشی از سویه های نثر افسانه ها پرداخته اند، میتـوان بـه ایـن موارد اشاره کرد: اولریش مارزلف (١٣٨٥) در مقالۀ «گنجینه ای از گزاره های قـالبی داسـتان عامیانۀ حسین کرد»؛ ترجمۀ عسکر بهرامی؛ حسن ذوالفقاری (١٣٩٤) در مقالۀ «گونه شناسـی ســاخت هــای قــالبی در زبــان عامــه » در مجلــۀ جســتارهای زبــانی؛ یعقــوب آژنــد در مقالــۀ «جلوه های زبـان عامیانـه در نثـر دورة مشـروطه (بـا نگـاهی بـه داسـتان و نمـایش ) در مجلـۀ فرهنگ و مردم و اشرف سلطانینیا و میترا خواجه بیان در مقالۀ «زبان دراماتیک در افسانه هـا با تأکید بر افسانۀ پریون در بوشهر»، حسن ذوالفقـاری و بهـادر بـاقری در مقالـۀ «جنبـه هـای بلاغی داستان های بلند عامیانه (با تأکید بر خاورنامـه )»، بخـش هـای محـدود و مشخصـی از مسائل مربوط به نثر افسانه ها را کاویده اند؛ اما مقاله ای که تمام ویژگیهـای نثـر افسـانه هـای عامیانۀ مکتوب را مستقلا و یک جا بررسی کرده باشد، یافت نشد.