چکیده:
امنیت یکی از مهمترین عوامل سازنده کیفیت مطلوب در طراحی شهری است. در واقع میتوان گفت، وجود محیطی امن برای زندگی از ضروریات و نیازهای اصلی انسان میباشد. احساس ناامنی در محیط و نگرانیهای ناشی از مکانهای ناامن، سایر فعالیتهای انسانی را تحت شعاع قرار داده و امور اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و غیره به درستی انجامپذیر نخواهد بود. امنیت به حفاظت از اشخاص و داراییهای آنها بر میگردد. کمبود امنیت، احساس خطر و ترس از جرم و جنایت موجب کاهش استفاده از عرصههای همگانی و عدم کارایی محیطهای شهری میگردد. بنابراین میتوان گفت، ایجاد احساس امنیت و ایمنی لازمه موفقیت طراحی شهری میباشد. احساس امنیت یکی از اصلیترین عوامل پایداری فضاهای شهری به شمار میرود و بدون احساس امنیت هیچ فضای شهری عرصه حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان نخواهد بود. از اینرو دانش طراحی شهری خود را ملزم به برقراری این کیفیت کلیدی در فضاهای شهری میداند. همانگونه که در مسئله بهداشت و درمان اجتماعات انسانی موضوع پیشگیری از بیماریها مقدم بر درمان آنها میباشد و این مطلب به عنوان یک اصل ریشهای پذیرفته شده است، در خصوص جرائم شهری نیز بدینگونه است یعنی جلوگیری و پیشگیری کردن از وقوع جرایم مقدم بر تمامی اقداماتی است که دولت و دستگاههای قضایی و انتظامی یک کشور طی سلسله اقداماتی پر هزینه انجام میدهند تا فرد مجرم را مجازات و تنبیه کنند. به طور کلی دو رویکرد پیشگیری از جرم در میان نظریهپردزان رایج است. رویکرد نخست، رویکرد غیرمکانی است که به کاهش و یا از بین بردن انگیزههای شخصی ارتکاب جرم از طریق آموزشهای اخلاقی، بهبود وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه، وضع قوانین و جریمه اشاره دارد. این رویکرد در برخی منابع رویکرد اجتماعی نیز نامیده شده است. رویکرد دیگر رویکرد مکانی (موضعی) است که هدف اصلی آن سختتر کردن امکان ارتکاب جرم بوسیله کاربرد تکنیکهایی خاص در مکانی مشخص میباشد. این مقاله ضمن بررسی مناقشات نظری پیرامون این دو رویکرد، اختلافات موجود بین نظریهپردازان هر رویکرد را نیز مورد بررسی قرار میدهد. در پایان نیز به جمعبندی آرای این نظریهپردازان پیرامون امنیت و روشهای پیشگیری از جرم و همچنین علت اساسی این مناقشات و اختلاف نظرها پرداخته شده است. به طور کلی با توجه به تمام نظریهپردازیهای صورت گرفته پیرامون "ارتقای احساس امنیت" میتوان گفت از طریق طراحی کالبدی تا حد زیادی میتوان جرائم را در فضاهای شهری کاهش داد. البته در این راستا دو نکته مهم حائز اهمیت است: نخست آنکه، کیفیتهای طراحی شهری به تنهایی ظاهر و ایجاد نمیشوند، بلکه این کیفیتها همزمان و مکمل هم بوده، روابط پیچیدهای با هم دارند و ایجاد احساس امنیت در فضا نیازمند ارتقای سایر کیفیتهای طراحی شهری مانند احساس تعلق است که حضور شهروندان را در فضا تشویق نماید. از سوی دیگر باید در نظر داشت که اتخاذ روش و تکنیک مناسب برای پیشگیری از جرم به درک عمیق زمینه محلی نیاز دارد. در مکانی خلوت و به اصطلاح سوت و کور ممکن است ایجاد سرزندگی برای جلب افراد، نظارت طبیعی آنها و کاهش امکان وقوع جرم مفید به نظر رسد، ولی این سرزندگی اگر از حد خاصی تجاوز نماید، موجب آشفتگی محیط شده و با افزایش امکان ارتکاب جرم امنیت را کاهش میدهد
Summary Sense of security is one of the building blocks of an appropriate urban design quality. In fact, a safe context for residing is one of the necessary needs of human being. Feeling unsecure in urban spaces and mental disturbances created by unsecure urban spaces, influences human activities and economical, social and cultural affairs will not work out properly. Sense of security refers to human and other their properties conservation. Lack of security will cause a sense of fear of crime and will end up in public spaces decline and un-functional urban spaces. Thus, creating a sense of security is accounted as a necessary component of a successful urban design. Sense of security is one of the basic factors of urban space`s sustainability which without it none of the urban spaces will be accounted as a presence of social interaction area. Therefore urban design is necessitated to set up key qualities in urban spaces. As it is common to prevent in instead of cure in our daily life, it is the same in urban spaces. Crime prevention, has the priority over all expensive governmental organization`s actions to treat up the crime committed. Basically tow approach in crime prevention is common among theorists. First, approach is none-place, which implies to decrease of destroying the personal intentions of crime. By behavioral educations, social, economical and cultural conditions improvement, setting regulations and fines. The second approach is place approach with the main goal of deteriorating the crime prevention Opportunity by using specific tactics in specific places. The present article, in addition to survey the theoretical controversies around these two approach`s, focuses on existing differences among each approaches theorists. at the end, a conclusion around these theoretical ideas (or theoretical controversies about security and crime) and the basic causes of these differences and controversies will be emphasized. By attending to all theories about" increases the sense of security "it would be possible to say that crime prevention is decreased by physical designs. Of course two attentions are fundamental in this point of view: first urban design qualities will take place synchronize and complementary which verify the complexity of relation existence. Creating sense of security needs other urban design qualities improvement such as: sense of place which encourages the citizen's presence in urban spaces. On the other hand defining an appropriate method for crime prevention needs a complete perception of local context. Injecting viability in a quite calm place in order to absorb people and their natural supervision and decreasing the crime committing possibility may seems useful, but if this viability crosses the border lines, it may causes urban spaces disorder.
خلاصه ماشینی:
در مکانی خلوت و به اصطلاح سوت و کور ممکن است ایجاد سرزندگی برای جلب افراد، نظارت طبیعی آنها و کاهش امکان وقـوع جرم مفید به نظر رسد، ولی این سرزندگی اگر از حد خاصی تجاوز نماید، موجب آشفتگی محیط شده و با افزایش امکـان ارتکـاب جرم امنیت را کاهش می دهد.
نمودار ١: تقابل دو رویکرد اصلی پیشگیری از جرم ( رجوع شود به تصویر صفحه) در راستای اهداف این مقاله و با توجه به آنکه تاکنون نظریه پردازان بسیاری در ارتباط بـا پیشـگیری از جـرم از طریـق طراحی محیطی اظهار نظر نموده اند، در ادامه به بررسی ایده های اندیشمندان رویکرد مکانی یا موضعی و اختلافات بین آنها پرداخته و مناقشات نظری بین پیروان این رویکرد و رویکرد غیرمکانی به صورت موردی بررسی شده است .
این رویکرد به طور کلی چهار اصل را برای پیشـگیری از جـرم ارائـه نمـوده اسـت : ایجاد امکان مراقبت و نظارت ، تشویق شهروندان به استفاده از فضاهای شهری ، کنترل دسترسی و از بین بـردن عوامـل تحریک آمیز در محیط (١٩٦١ ,Taylor, Harrell).
در حالی که با رجوع به مقاله هیلیر و مطالعه آن در می یابیم که این برداشت کرمونا به علت مطلـق اندیشـی کرمونا نادرست بوده و همانطور که هیلیر در آخرین پژوهش خود مطرح مـی کنـد: هـم پیونـدی ١٣ در فضـاهای شـهری ممکن است دو اثر متفاوت داشته باشد: از یک سو احتمال دارد موجب افزایش نظارت شهروندان شده و میـزان جـرم را کاهش دهد و از سوی دیگر ممکن است به دلیل قابلیت دسترسی بیش از اندازه فضـا، پتانسـیل وقـوع جـرم را فـراهم سازد.