چکیده:
فقر شهری و گسترة فضایی آن از موضوعات چالشبرانگیزی است که در حال حاضر بیشتر شهرهای ایران با آن مواجهند. درواقع، این پدیده از سازوکارهای حاکم بر سیستم پیچیدة شهری نشئت میگیرد؛ سازوکارهایی که در کشورهای جهان سوم بهجای کاهش نابرابری سبب تشدید آن شدهاند. با توجه به اینکه پژوهش حاضر به توسعة دانش کاربردی در زمینة شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار بر گسترة فقر شهری میپردازد، کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش شامل خانوارهای محلة آخماقیه (واقع در منطقة 7 شهرداری) شهر تبریز است. حجم نمونه براساس مدل اصلاحشدة کوکران 342 نفر است. در تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش از مدل معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مجذورات جزئی در نرمافزار SMART-PLS استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد تمامی مؤلفههای تأثیرگذار بر گسترة فقر شهری، نقش مثبت و معنادار دارند؛ بهطوریکه ارتباط بیرونی بین شاخصهای نبود سرمایة اجتماعی و سرمایة روانشناختی بر شاخص گسترة فقر کالبدی، و ارتباط بیرونی و درونی شاخص رفتار مصرفی و مطلوبیتگرایی بر شاخص گسترة فقر جمعیتی قابلتوجه است. همچنین یافتههای پژوهش نشاندهندۀ همبستگی قوی بین شاخصهای طرد اجتماعی و سیاسی و ناتوانسازی با گسترة فقر کالبدی است.