چکیده:
نارضایتی ها در کشــور از نظر موضوعی گســترده است و پهنه وســیعی را در بر می گیرد. این ویژگی به تناسب ، موجب شده اقشار متکثــری از جامعه درگیر این ناآرامی ها شــوند، در عین حال که در شــرایط کنونی ، همین تکثر، پیوســتگی جغرافیایی تجمعات اعتراضی را در گستره وسیع دشوار کرده است .
ویژگی دوم را می توان نوعی هم زمانی دو گونه تجمع در کشور نامید؛ اول ، اعتراض صنفی یا حرفه ای یا اعتراض گروه اجتماعی خاص و دوم اعتراض عمومی در شکل تظاهرات محلی یا شهری .
به نظر می رسد در شیوه برخورد با معترضان و حتی اغتشاش گران از سوی نهادهای مسئول در صحنه نیز تفاوت ها و تغییراتی نسبت به قبل مشاهده می شود، به گونه ای که برخوردها به شکل تکنیکی تر، با انعطاف بیشتر و خشونت کمتر صورت گرفته و کنش پلیس عمدتا بر تکنیک های ضد تجمع متمرکز شده است .
اعتراض ها تا کنون روندی «متناوب » داشــته و نه «پیوســته » و از این رو، باید انتظار داشــت این روند در آینده هم تداوم یابد. دلیل این امر آن اســت که اولا ریشــه ناآرامی های موجود بســی گسترده تر و عمیق تر از آن اســت که نظام بتواند آن ها را حل کند و به خواســته های معترضان و ناراضیان پاســخ دهد. ثانیا، قدرت های بین المللی و منطقه ای برای مقابله با نظام جمهوری اســلامی نقش فعال تری در بی ثبات کردن اوضاع بر عهده گرفته اند.
راه کار مناســب برای پیش گیری از بحران فراگیر و پیوســته خیابانی ، بازســازی گفتمانی جمهوری اسلامی از طریق بازپس گیری مفاهیمی اســت که اپوزیســیون در طول چند دهه از ریزش های گفتمانی جمهوری اسلامی جمع کرده و به نفع خود مصادره کرده اســت . برای مثال ، حتما می بایســت نسبت به بازگشــت کنش های مفهومی مرتبط با مقوله «اســتضعاف و مستضعفین » به جغرافیای کلامی مسئولان جمهوری اسلامی همت گماشت .
خلاصه ماشینی:
بر این اساس، در نوشتار حاضر به مقایسه این دو دوره و کنش های شورشی رخ داده در آنها می پردازیم تا از خلال روندپژوهی، آینده احتمالی این تحرکات را تخمین زده و سپس به راه کارهایی برای پیش گیری از وقوع آن در آینده دست یابیم مقدمه پس از گذشت حدود شش ماه از اعتراضات خیابانی دی ماه ۹۶، موج جدید ناآرامی ها در کشور از سه شنبه نهم مردادماه از شهرک صنعتی شاپور اصفهان و شهر کرج آغاز شد.
به همین دلیل هم تعداد شهرهای بزرگ که به نظر می رسد در گمان آنها، الگوی و کوچکی که در مردادماه درگیر ناآرامی ها شدند، بسیار کمتر حقیقی توزیع منابع در شرایط کنونی کشور از گذشته بود و هم تعداد افرادی که به خیابان می آمدند و به با درجه بالایی از تبعیض و نادیده انگاری تجمعات می پیوستند، کاهش چشمگیری یافت، همچنانکه مدت بخش های عظیمی از اقشار مختلف جامعه زمان تجمعات نیز کوتاه تر از سال گذشته بود.
این هم زمانی و پیوستگی به دو طریق محقق می شود: اول، ایجاد سطحی از تشکل یافتگی برای برقراری پیوند میان دو نوع اعتراض صنفی و حرفه ای با اعتراض و تجمع عمومی و کثیر القشر؛ و دوم، تکوین زنجیره های هم ارزی خواسته های کنشگران خیابانی در هر دو دوره زمانی را در یک کلام می توان خواست بازتوزیع منابع و فرصتها، به ویژه منابع و فرصتهای اقتصادی دانست که به نظر می رسد در تمان آنها، الگوی حقیقی توزیع منابع در شرایط کنونی کشور با درجه بالایی از تبعیض و نادیده انگاری بخشهای عظیمی از اقشار مختلف جامعه همراه است.