چکیده:
آیتالله خویی از مراجع تقلیدی است که دوران حیات او از جنبههای مختلف قابل بررسی است؛ از سویی، عمده حیات مرجعیت او در دوران حزب بعث سپری گردید که تجریه رویارویی یکی از مراجع جوان نجف (آیتالله سید محمدباقر صدر) با حزب بعث به شهادت ایشان انجامید و از سوی دیگر، نظامی دینی به دست یک مرجع تقلید در همسایگی عراق تأسیس شد که دوران حیات و تثبیت خود را طی میکرد. این شرایط در کنار جنگ بین دو کشور ایران و عراق، شرایط ویژهای را برای آیتالله خویی به وجود آورد. این شرایط از آیتالله خویی کارگزاری میسازد که کنش سیاسی او با ساختار (حزب بعث) مهم و برای فهم و تحلیل نهاد مرجعیت راهگشاست. ازاینرو دغدغه اصلی مقاله، تحلیل کنش سیاسی آیتالله خویی در دو دوره حسن البکر و صدام حسین برای فهم بهتر از مناسبات نهاد مرجعیت و سیاست در عراق است. دستآورد مهم مقاله را میتوان در این نکته دانست که با توجه به شرایط نابسامان اجتماعی و استبداد سیاسی، اولویت ایشان، حفظ حوزه علمیه و کیان تشیع در عراق و منطقه و نیز برقراری نسبتی با نظام انقلابی شیعی در ایران بود
خلاصه ماشینی:
با توجه به وجود رقابت هاي خـونين در درون حـزب و بيرون از آن و عدم هژموني کامل حزب و هرمي شدن قدرت ، سـاختار سياسـي بـا زبـان مناسب تري با کارگزاري همچون نهاد مرجعيت سخن ميگفت ؛ لذا خروجي چنين تعادلي، کنش همراه با حزم و احتياط آيت الله خويي از يک طـرف و فشـارهاي جسـته و گريختـه حزب از سوي ديگر است که دو مورد آن عبارت اند از: يک - آيت ௌخويي و ملي کردن نفت عراق يکي از مهم ترين اقدامات آيت الله خويي در دوران رياست جمهوري احمد حسن البکر کـه هرگز در هيچ مقطعي تکرار نشد، صدور بيانيه درباره ملي کـردن صـنعت نفـت در عـراق است .
١ اين نامه در شرايطي صادر ميشود که فشارها براي همراه کردن مرجعيت با حزب بعث و کودتا ادامه دارد و از سوي ديگر، به علت فعاليت هاي آيت الله سيد محمدباقر صدر، فشارها روي حوزه شدت گرفته است .
آيت الله خويي با توجه به اينکه هنوز فضاي سياسي نجف به طور کامل بـا عصر وحشت حزب بعث مسدود نشده است ، هيئتي را براي شرکت در مراسم ختم همسـر احمد حسن البکر گسيل ميدارد و در روز بعد نيز هيئتي از سوي ايشان بـراي لغـو حکـم اعدام با حسن البکر ملاقات ميکنند و رئيس جمهور قول مساعد ميدهـد (مـؤمن ، ٢٠٠٤م : ١٥٢)؛ اما به رغم تلاش هاي گسترده ، اين پنج نفر در تاريخ ١٩٧٤/١٢/٦ اعدام ميشوند.