چکیده:
گورکانیان مهم ترین و قدرتمندترین سلسله مسلمانی بود که در هند تشکیل شد. در دوره
گورکانیان هند، در واقع مسلمانان قدرت بلامنازع سیاسی در شبه قاره شدند. سلسله گورکانیان
به واسطه ساختار منظم و تشکیلات منسجم توانست سراسر هند را زیر پرچم حکومت مرکزی
مسلمانان گردآورد و در حقیقت ، اوج حکومت مسلمانان در منطقه شبه قاره دوره گورکانیان
است.
در این پژوهش به زمینه های تاسیس سلسله گورکانیان هند پرداخته شده است.برای تحلیل
این زمینه ها از یک سو تاثیر بسترسازی اسلامهای قرن ها در هند، ضعف سیاسی و نظامی
هند، حملات تیمور با هند و ظهور صفویه در ایران مورد مطالعه قرار گرفت.
از سویی دیگر به نقش بابر به عنوان موسس سلسله همانند مدیر سیاسی نظامی و نخبهای
نگریسته شده که توانسته است از شرایط خاصی که در منطقة ماورء النهر، ایران و هند به وجود
آمده بود، نتیجه ای مطلوب به دست آورد و دولتی مقتدر ایجاد کند، به این ترتیب راه گسترش
یک امپراطوری بزرگ را هموار سازد.
خلاصه ماشینی:
از سویی دیگر به نقش بابر به عنوان موسس سلسله همانند مدیر سیاسی ـ نظامی و نخبهای نگریسته شده که توانسته است از شرایط خاصی که در منطقة ماورء النهر، ایران و هند به وجود آمده بود، نتیجه ای مطلوب به دست آورد و دولتی مقتدر ایجاد کند، به این ترتیب راه گسترش یک امپراطوری بزرگ را هموار سازد.
در دوره سلطنت سلطان محمود غزنی (421-387هـ/1030-988م) است که او حملات گسترده ای را به شمال هند، تحت عنوان جهاد اسلامی و نبرد با بت پرستی تدارک دید و در بسیاری از سرزمین های شمالی و مرکزی هند نفوذ کرد (جرفادقانی، 1345: 292- 29؛ گردیزی، 1327: 394).
با وجود این، سلطان محمود غزنوی با حملات عدیده خود به هند توان مقاومت حکمرانان آن را درهم شکست و زمینه را برای نفوذ اسلام و لشکرکشی های دیگر به هند و تأسیس سلسله های اسلامی در آنجا هموار نمود.
شایان ذکر است که حکومت دهلی که در دست سلطان ابراهیم لودی بود قرار داشت، مهم ترین قدرت این ناحیه محسوب می شود که وی نیز با شورش های داخلی قلمرو خود مواجه بود.
روشن شد که در تأسیس این سلسله عواملی چند دخیل بودند از جمله: تأثیر عمیق اسلام در هند، چرا که اسلام از قرن های پیش در هند ریشه دوانده بود و حکومت های مسلمان در هند شکل گرفته بود؛ بابر نیز توانست از این بستر آماده که در طی قرن ها فراهم گردیده بود، قدرت جدیدی را پی ریزی کند.