چکیده:
اهمیت دیپلماسی فرهنگی برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری دارای سابقه تمدنیفرهنگی چندهزار ساله و نیز مبتنی بر آموزهها و ارزشهای الهی، بسیار زیاد است. اما تغییر گفتمانهای حاکم بر سیاست خارجی ایران منجر به تفاوت در میزان اهمیت آن، عدم توجه یکسان، عدم یکدستی کاربرد و در نتیجه دستاوردهای نه چندان چشمگیر آن است. در واقع در ایران، هر گفتمان با ارایة یک هویت نقشی متفاوت، منجر به رویکرد خاصی در ارتباط با نظام بینالملل شده است. به این معنا، تاکید گفتمان خاتمی بر مولفههای مدرنیته، و ابتناء گفتمان احمدی نژاد بر مولفههای سنت باعث نزدیکی ارزشها و هنجارهای فرهنگی ایران و نظام بینالملل در دوران خاتمی و اختلاف بین آنها در دوران احمدی نژاد شد. هدف اصلی این مقاله، براساس چارچوب نظری سازهانگاری، پاسخگویی به این سوال است که: «کنش و واکنش دیپلماسی فرهنگی ج.ا.ایران در دوران خاتمی و احمدی نژاد با نظام بینالملل مبتنی بر چه رویکردی بوده است؟» فرض اصلی ما بر این است که «نزدیکی ساختارهای بینالاذهانی داخلی با ساختارهای بینالملل در گفتمان خاتمی منجر به تعامل کانتی، و دوری بین این دو ساختار در گفتمان احمدی نژاد منجر به تقابل هابزی دیپلماسی فرهنگی او با نظام بینالملل شده است». روش تحقیق در این مقاله، توصیفی تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانهای است.
خلاصه ماشینی:
تبيين ديپلماسي فرهنگي سيد محمد خاتمي و محمود احمدي نژاد در نظ ام بين الملل محمدعلي بصيري* تاريخ دريافت : ١٣٩٥/١٠/٥ حميد احمدي نژاد** تاريخ تأييد: ١٣٩٦/٥/٢٤ چکيده اهميت ديپلماسي فرهنگي براي جمهوري اسلامي ايران به عنوان کشوري داراي سابقه تمدني -فرهنگي چندهزار ساله و نيز مبتني بر آموزه ها و ارزش هاي الهي، بسيار زياد است .
ميتوان در عبارت بهتر اين گونه بيان کرد که »تمامي دولت هاي شکل گرفته بعد از پيروزي انقلاب ايران ، ماهيت اسلامي داشته اند )تداوم ( اما، نوع و کارکرد آن ها در دوران هاي مختلف )تغيير( کرده است )متقي، ١٣٨٧: ٤٥( و اين بدان معناست که برجسته شدن يک نقش ملي خاص در اثر اين تغييرات گفتماني منجر به تحولات در سياست خارجي نيز شده است .
در واقع مط ابق اين برداشت ، سياست خارجي منبعث از نقش ملي خاص صحنه شط رنجي با قواعد مشخص و الزام آور نيست ، بلکه از يک سو، تحت تأثير حوزه داخلي يک جامعه قرار دارد که در کلي ترين شکل خود به مفاهيم مرتبط با فرهنگ و ارزش هاي آن کشور ارتباط مي يابد و از سوي ديگر، تحت تأثير نظ ام بين الملل است که در اين نظ ام نيز مؤلفه هاي فرهنگي و قواعد و هنجارها تأثير انکارناپذيري دارند.
در واقع ، ميتوان بر اساس سازه انگاري چنين گفت که در اين دوره نشانه هاي هويتي که از سوي ايران صادر ميشود و نيز برداشت هاي ديگر بازيگران نظ ام بين الملل از آن نشانه ها منط بق بر پيام دوستي و فرهنگ تعاملي بود که در ادامه برخي از مهمترين عناصر اين گفتمان را جهت تأييد اين مدعا مورد بررسي قرار ميدهيم .