چکیده:
مقاله حاضر در تلاش است تا مفهوم عدالت را در اندیشه میرزاملکم به بحث بگذارد و به این سوال پاسخ دهد که تلقی وی از عدالت چه بود؟ و از آن تلقی چه قصدی را دنبال میکرد؟ پژوهش حاضر با استفاده از هرمنوتیک قصدگرای اسکینر نشان میدهد میرزا ملکمخان در تلاش بود تا عدالت را از صفت پادشاه به یک نهاد منتقل کند. ملکم برای گذار به عدالت نهادی که در ذهن او در قامت وزارت عدلیه و یا عدالتخانه بود، نیاز به وضع قانون به عنوان جایگزین احکام خودکامه شاه و حکام محلی داشت. کاری که به طور ویژه در دفتر تنظیمات و دفتر قانون انجام داد و قوانین یکسانی را برای سراسر کشور تدوین کرد. او در نگارش این قوانین متاثر از کشورهای اروپایی و عثمانی بود. از نظر او با رسیدن به عدالت نهادی ثبات و امنیت در ایران گسترش مییافت و از این طریق بسترهای ترقی ایران مهیا میشد.
خلاصه ماشینی:
گذارازعدالت شخصي به عدالت نهادي در انديشه ميرزاملکم خان سيدنصراله حجازي * تاريخ دريافت : ١٣٩٣/١٢/١٥ محمد رادمرد ** تاريخ تأييد نهايي : ١٣٩٤/٠٤/١٥ چکيده مقاله حاضر در تلاش است تا مفهوم عدالت را در انديشه ميرزاملکم به بحث بگذارد و به اين سؤال پاسخ دهد که تلقي وي از عدالت چه بود؟ و از آن تلقي چه قصدي را دنبال مي کرد؟ پژوهش حاضر با استفاده از هرمنوتيک قصدگراي اسکينر نشان مي دهد ميرزا ملکم خان در تلاش بود تا عدالت را از صفت پادشاه به يک نهاد منتقل کند.
در پاسخ به سؤال اين پژوهش فرضيه اي که به محک آزمون گذاشته مي شود اين است که ميرزا ملکم خان در تلاش بود تا عدالت را از وجه شخصي و صفت پادشاه به وجهي نهادي و عدالت خانه به عنوان يک نهاد منتقل کند تا بسترهاي لازم براي گسترش ثبات و امنيت در ايران را که لازمه پيشرفت و ترقي اين کشور بود، مهيا کند.
ملکم در دفتر تنظيمات ، قانون سي و پنجم را به ترتيب ديوانخانه اختصاص مي دهد و از سه قسم ١ در اين پژوهش براي مطالعه رسايل ملکم از اين منبع استفاده شده است : ملکم (١٣٨٨)، رساله هاي ميرزا ملکم خان ناظم الدوله ، گردآوري حجت اله اصيل ، تهران : نشر ني .
(آدميت ، ١٣٤٠: ١٤٢) ملکم با طرح ريزي وزارت عدليه در رساله هاي خود بر اين نکته تأکيد مي ورزد که عدالت ديگر نمي تواند مبتني بر نظريه کهن سلطنت باشد، بلکه مي بايست به شکل نهادمند و البته مستقل از حاکم اداره شود.