چکیده:
نگارنده در این مقاله بعد از تعریف مفاهیم هژمونی، ضدهژمونی، روشنفکران، روح زمانه، گروههای حاشیه ای و دیپلماسی عمومی با رویکرد مطالعات فرهنگی به بررسی این امر می پردازد که آیا این امکان وجود دارد که گروه های حاشیهای، چه در سطح ملی و چه در سطح جهانی بتوانند به هژمونی و نهایتا کسب قدرت برسند. طبق استدلال نگارنده، این امکان به استراتژی های اتخاذ شده توسط روشنفکران ارگانیک گروه های حاشیه ای بستگی دارد لذا مفهوم سوژه های مختار که در ظرف روابط قدرت اقدام به طراحی استراتژی می کنند از اهمیت برخوردار می شود اما کسب قدرت توسط گروه های حاشیه ای در اکثر موارد نه به انقلاب به مثابه امری رهایی بخش بلکه به پوپولیسم منجر می شود که دلیل آن را باید در فقدان نهادهای مدنی در وضعیت ماقبل انقلابی جست.
خلاصه ماشینی:
مفهوم هژموني وامکان قدرت يابي گفتمان هاي حاشيه اي تاريخ دريافت : ١٣٩٠/٠٢/٠٢ دکتر ايوب کريمي * تاريخ تأييد نهايي : ١٣٩٠/١٠/٠٤ چکيده نگارنده در اين مقاله بعد از تعريف مفاهيم هژموني ، ضدهژموني ، روشنفکران ، روح زمانه ، گروه هاي حاشيه اي و ديپلماسي عمومي با رويکرد مطالعات فرهنگي به بررسي اين امر مي پردازد که آيا اين امکان وجود دارد که گروه هاي حاشيه اي ، چه در سطح ملي و چه در سطح جهاني بتوانند به هژموني و نهايتا کسب قدرت برسند.
طبق استدلال نگارنده ، اين امکان به استراتژي هاي اتخاذ شده توسط روشنفکران ارگانيک گروه هاي حاشيه اي بستگي دارد لذا مفهوم سوژه هاي مختار که در ظرف روابط قدرت اقدام به طراحي استراتژي مي کنند از اهميت برخوردار مي شود اما کسب قدرت توسط گروه هاي حاشيه اي در اکثر موارد نه به انقلاب به مثابه امري رهايي بخش بلکه به پوپوليسم منجر مي شود که دليل آن را بايد در فقدان نهادهاي مدني در وضعيت ماقبل انقلابي جست .
سؤالي که در اين نوشتار به دنبال پاسخگويي به آن هستيم اين است : آيا گروه هاي حاشيه اي ضدهژمونيک مي توانند استراتژي هاي کسب هژموني و قدرت موفقي را پيش ببرند؟ بديهي است که گروه هاي ضدهژمونيک چه در قالب دولت و چه در قالب سازمان هاي غيردولتي (گروه هاي شبه نظامي ، جنبش هاي مدني ، نهادهاي مردمي و غيره ) از گفتماني برخوردارند که با ارزش هاي رايج و عموما پذيرفته شده در تعارض قرار مي گيرد چون هژموني بنا به تعريف عام ، به نوعي رهبري فکري - فرهنگي اطلاق مي شود که توسط طبقه حاکم بر اکثريت جامعه اعمال مي گردد.