چکیده:
نئورئالیسم و نئولیبرالیسم به ترتیب اعقاب رئالیسم و لیبرالیسم هستند. مناظرة نئو- نئـو بحث بین دو دیدگاه جهانی کاملا متـضاد نیـست . آنهـا از شـناخت شناسـی مـشترکی برخوردارند، بر مسائل مشابهی تمرکز دارند و در برخی از فرضـیه هـا دربـارة سیاسـت بین المللی توافق دارند. این مناظرهای درونپارادایمی است . در گذشته مهم ترین ویژگـی سیاست خارجی از منظر رئالیسم وجود تعارض و از منظر لیبرالیسم هم کاری بود، ولـی در مناظرة میان نئورئالیسم و نئولیبرالیسم ، هر دو رویکرد به هم کاری و تعارض توجـه دارند. در این راستا، روابط فراآتلانتیـک در چـارچوب اتحادیـة نـاتو بـه منزلـة مطالعـة موردی بررسی می شود.
خلاصه ماشینی:
بحث بين نئورئاليست ها و نئوليبرالها بر تعهد مشترک نسبت به خردگرايـي اسـتوار است ؛ مانند همة نظريه هاي اجتماعي ، انتخاب خردمندانه هويت ها و منافع کـارگزاران را به طرز برونزا بديهي تلقي مي کند و بر اين نکتـه متمرکـز مـي شـود کـه چگونـه رفتـار کارگزاران نتايج را به وجود مي آورد.
آنـان هم چنين معتقدند که اگر معماي زنـداني بـسيار زيـاد تکـرار شـود، احتمـال هـم کـاري مشروط در اين بازي بيش تر است ، زيرا دولت هايي که در تعامل هاي ميان خود مکرر از شيوهاي استفاده مي کنند که سودمندي يا زيانباري متقابل دارد، احتمالا در مـي يابنـد کـه براي آنها هم کاري متقابل بهترين راهبرد بلندمدت است .
(٧٦٠ -٧٥٩ ,٢٠٠٠ ,Ruggie /Kratochwil ) بنابر اين ، از منظر نئوليبراليسم چارچوبهاي سياسي دموکراتيک بـه ايـن دليـل کـه روابط بين الملل را تنها در چارچوب دور باطل امنيت و گرد آوردن قـدرت بـه تـصوير نمي ک دنش ، فضاي لازم را فراهم مي کنند تا کانـالهـاي چندگانـه در سـطح دولتـي و در سطح غيردولتي ايجاد شوند.
منظور از نزديک شدن و هم گرايي خواسته ها و انتظارات نيز اين است کـه رژيـم هـا امکان هم کاري ميان دولت ها را به وجود آورده و استانداردهايي بـراي رفتـار دولـت هـا پديد آورند که مي تواند منافع مشترکي را براي آنها پديـد آورد.
2. tit for tat روي کرد نهادگرايي دو مشکل وجود دارد: نخست ، رئاليست هـا بـه ايـن فرضـيه حملـه مي کنند که فعاليت هاي يک هژمون در نظام بين الملل قابل مقايسه با نقش دولـت اسـت ؛ دوم، رئاليست ها نمي پذيرند که رژيم ها نتيجة تلاش دولت ها بـراي غلبـه بـر فـشارهاي حاصل از رقابت در شـرايط آنارشـيک انـد.