چکیده:
هدف پژوهش حاضر، ارتباط بین مولفههای رهبری امنیتمدار، امنیت روانی تیم با ابعاد اعتیاد به کار در بین کارکنان دانشگاه ارومیه بود. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، 480 نفر از کارکنان دانشگاه ارومیه بودند که نمونهای به حجم 214 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها سه پرسشنامه: "رهبری امنیتمدار" (کمب، 2010)؛ "امنیت روانی" (ادموندسون، 1999)؛ و "اعتیاد به کار" (اسپنس و رابینز، 1992) استفاده شدند، روایی پرسشنامهها به وسیله متخصصان، مورد تایید قرار گرفت و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد (که به ترتیب: 95/ 0، 84/ 0 و 74/ 0 بودند). برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل مانوا، تحلیل رگرسیون چندگانه و رگرسیون خطی) استفاده شد. نتایج نشان داد که تمامی مولفههای رهبری امنیتمدار، رابطه مثبت و معنیداری با ابعاد اعتیاد به کار دارند و امنیت روانی نیز، ارتباط مثبت و معنیداری با ابعاد اعتیاد به کار داشت. در ادامه، نتایج مربوط به تحلیل رگرسیون، حاکی از این بود که بیشتر مولفههای رهبری امنیتمدار، پیشبینیکنندههای معناداری برای ابعاد اعتیاد به کار بودند و امنیت روانی نیز فقط قابلیت پیشبینی بعد لذت بردن از کار را داشت.
خلاصه ماشینی:
درواقع ، به دلیل جدیـد بـودن موضـوع پـژوهش ، تحقیقی مبنی بر ارتباط بین اعتیاد بـه کـار و امنیـت روانـی ، مشـاهده نگردیـد ولـی از آنجایی که امنیت روانی با تکیـه بـر روابـط مثبـت و حمایتگرانـه مـی توانـد درگیـری و 1- Schaufeli, Shimazu and Taris 2- Psychological Safety 3- Judge, Heller & Mount 4- Mount, Ilies, & Johnson 5- Bakker, van der Zee, Lewig, & Dollard 6- Burke, Matthiesen & Pallesen 7- Fernandez et al ٨٨ مشارکت کارکنان را در سازمان بیشتر نموده و در ایجاد پدیده اعتیاد به کار تأثیر داشته باشد؛ لازم دیدیم که ارتباط این متغیر را با پدیده اعتیاد به کار، مورد مطالعه قرار دهیم .
به عنوان مثال ، ناگتن ٤ (١٩٨٧)، یک نمونه سنخ شناسی از اعتیاد 1- Liden, Wayne, Zhao & Henderson 2- Secure Base Leadership 3- Spence and Robbins 4- Naughton ٨٩ اعتیاد به کار را بر اساس ابعاد تعهد شغلی ، و انگیزه وسواس و اجبار١ ارائـه داده اسـت و چهار نوع از اعتیاد به کار را معرفی کرده است .
ادموندسون ادموندسون ٨ مفهوم امنیت روانی تیم را با الهام از کارهای آرگریس ٩ (١٩٦١) و شـاین 10 شاین ١٠ (١٩٩٣) برای توصیف باور تسهیم شده بین اعضـاء و اینکـه اعضـای تـیم بـرای انجام خطرات احتمالی به چه میزان احساس راحتی دارند؛ ارائـه داده اسـت (بـه نقـل از 1- Brief & Weiss 2- Burke & Matthiesen 3- Mudrack 4- Schaufeli, Taris, and Bakker 5- Taris et al 6- Schaufeli, Taris, & van Rhenen, 7- Shimazu & Schaufeli 8- Edmondson 9- Argyris 10- Schein ٩٢ کمب ١، ٢٠١٠).