چکیده:
به منظور بهبود روش های فرزندپروری مادران و کاهش مشکلات رفتاری کودکان بر اساس برنامه «فرزندپروری کودک نافرمان» (لانگ و فورهند، 2002) مطالعه ای شبه آزمایشی از نوع گروه های نامعادل انجام شد.گروه نمونه شامل 25 مادر (میانگین سنی 30 سال) مراجعه کننده به خانه های سلامت و اسباب بازی منطقه 10 شهرداری تهران، دارای کودک 4-6 سال و داوطلب شرکت در پژوهش بود که به دو گروه (آزمایش 13 و گواه 12 نفر) تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون، دو گروه سیاهه رفتاری والدین و نیز سیاهه رفتاری کودک آیبرگ را تکمیل کردند. 6 جلسه برنامه آموزش والدین در طول 2 ساعت برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین پس آزمون گروه ها با تحلیل کوواریانس، نشان داد برنامه آموزش والدین، بهبود روش های فرزندپروری و بعد کنترل قاطعانه مادران گروه آزمایش را به دنبال داشت. تفاوت معناداری در دیگر ابعاد روش های فرزندپروری و مشکلات رفتاری کودکان بین گروه های آزمایشی و گواه مشاهده نشد. یافته های پژوهش بر پایه مفهوم روش ها و ابعاد فرزندپروری، نقش تفاوت های فرهنگی، شیوه و مولفه برنامه های آموزش والدین و نیز عامل زمان و ابزار مورد بحث قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
معناداري اثربخشي آموزش والدين کودکان نافرمان بر روشهاي فرزندپروري مادران و مشکلات رفتاري کودکان* The Efficacy of “Parenting the Strong-Willed Child” Program for Mothers’ Parenting Practices and Children’s Behavioral Problems حميده حاجي سيدرضي * *.
A. Biglarian, Ph. D عضو هيأت علمي گروه آمار دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي دريافت مقاله : ٨٨/٧/٢٥ دريافت نسخه اصلاح شده : ٩١/٨/٢١ پذيرش مقاله : ٩١/١٠/٣ چکيده : به منظور بهبود روش هاي فرزندپروري مادران و کاهش مشکلات رفتاري کودکان بر اساس برنامه «فرزندپروري کودک نافرمان » (لانگ و فورهند، ٢٠٠٢) مطالعه اي شبه آزمايشي از نوع گروه هاي نامعادل انجام شد.
از اين رو، پژوهش حاضر قصد دارد از طريق آموزش "فرزندپروري کودک نافرمان " روش هاي فرزندپروري مادران را بهبود بخشيده و در نتيجه مشکلات رفتاري کودکان را کاهش دهد.
توجه به ميانگين هاي دو گروه در اين ابعاد نشان ميدهد، اگرچه برنامه آموزشي موجب بهبود پذيرش و استقلال روان شناسانه مادران و کاهش شدت و مشکلات رفتاري کودکان شده ، ولي اين بهبود از نظر آماري معنادار نشده است .
بحث و نتيجه گيري يافته هاي اين پژوهش نشان ميدهد روش هاي کلي فرزندپروري و يکي از ابعاد آن يعني کنترل قاطعانه مادران بعد از آموزش برنامه "فرزندپروري کودک نافرمان " بهبود معناداري يافته است ، که با برخي مطالعات نظير کانرز و همکاران (٢٠٠٧)، گراس ، گروي ، جوليون و فاگ (٢٠٠٩) و پتال ، کوپر و رابينسون (٢٠٠٨) همسو است .
Assessment of parenting practices related to conduct problems: development and validation of the management of children's behavior scale.
Maternal control and sensitivity, child gender, and maternal education in relation to children's behavioral outcomes in African American families.