چکیده:
هدف این مقاله، بکارگیری و تبیین اجمالی مفهوم عدالت به عنوان یکی از مهمترین و والاترین موضوعات اخلاق، در استانداردگذاری حسابداری است. به دلیل گستردگی معنایی، مفهوم عدالت با استفاده از نظریه عدالت «جان رالز» تحدید شده است. برای این منظور، ضمن ارائه خلاصه ای از کلیات این نظریه، دلایل و ملاحظات اتخاذ نظریه رالز مطرح شده است. در ادامه، این مقاله عادلانه بودن استانداردهای حسابداری را به بحث می نشیند و چنین نتیجه گیری می کند که هرچند در عمل، فرآیند استانداردگذاری حسابداری نتوانسته است، مفروضات اساسی نظریه رالز را کاملا تامین کند، اما به میزان زیادی با فرآیندی که وی برای ایجاد ساختار بنیادین عادلانه در جامعه توصیف می کند، نزدیک است.
خلاصه ماشینی:
در ادامه، این مقاله عادلانه بودن استانداردهای حسابداری را به بحث می نشیند و چنین نتیجه گیری می کند که هرچند در عمل، فرآیند استانداردگذاری حسابداری نتوانسته است، مفروضات اساسی نظریه رالز را کاملاً تأمین کند، اما به میزان زیادی با فرآیندی که وی برای ایجاد ساختار بنیادین عادلانه در جامعه توصیف می کند، نزدیک است.
" اما از آنجاکه اصول اخلاقی می تواند برای درک ما از ماهیت حسابداری به صورت بالقوه، نقش مهمی ایفا کند [12] ؛ این نوشته در پی آن است كه چگونگی تدوین استانداردهای حسابداری را در قالب مفهوم والای "عدالت" تبیین نماید.
ویژگی دیگری كه این گزینش را توجیه می كند، وجود برخی مفاهیم مشترك و گاهی اساسی (نظیر انصاف و بی طرفی) در نظریه رالز و تئوری های حسابداری است.
عادلانه بودن استانداردهای حسابداری پیش تر بیان شد که از نظر رالز عدالت تحت شرایط خاصی، به مثابه انصاف است و هسته اصلی این شرایط خاص را "وضعیت آغازین" تشکیل می دهد.
به طور خلاصه رالز معتقد است اگر افراد در شرایط وضعیت آغازین و در حالیکه در پرده جهل قرار دارند، با حفظ عقلانیت تصمیماتی را اتخاذ کنند یا قوانینی وضع کنند؛ این قوانین عادلانه خواهد بود.
به طور خلاصه از نگاه رالز عدالت در شرایطی وجود خواهد داشت که اصول اساسی جامعه در انصاف مطلق تعیین شود و پس از آن افراد نسبت به آن ها در عمل پایبند باشند؛ اما در کمتر جامعه ای چنین پایبندی ممکن است.
این بیان هندریکسن، به زیبایی نگاه رالز را به استانداردهای حسابداری ارتباط می دهد: "نیازی نیست که در مورد نتیجه های خاص توافق نظر به عمل آید.