چکیده:
این پژوهش بهمقایسة تاثیر آموزش صورتمحور با ترجمه، آموزش صورتمحور بدون ترجمه و آموزش معنامحور بر یادگیری واژگان زبان دوم میپردازد. در این پژوهش 79 دانشآموز پسر دبیرستانی از شهرستان قوچان، که بطور تصادفی انتخاب شدند در سه گروه آموزشی شرکت کردند. در انجام پژوهش، در 10 جلسه، بههر یک از گروههای آموزشی، بهشکل متفاوتی واژگان مشترکی از زبان انگلیسی آموزش داده شد. روند آموزش در هر گروه شامل انجام دو نوع تمرین یادگیری واژگان بود؛ تمرین اول همراه با یک متن، و تمرین دوم بدون استفاده از متن انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که استفاده از روشهای آموزشی مذکور باعث ایجاد نتایج متفاوتی در فراگیری واژگان توسط دانشآموزان میشود. یافتههای پژوهش نشان داد که کارکرد گروه صورت-محور با ترجمه، برتر از گروههای صورتمحور بدون ترجمه و معنامحور است. نتایج بهدست آمده با درنظر گرفتن نظریة توجه و فرضیة حجم درگیری مورد بحث قرار گرفت. کاربردهای آموزشی پژوهش نیز ارایه شد.
Research into translation has recently focused on incorporating findings from other disciplines into the field of translation studies. The present study, as an initial attempt in the context of Iran, set out to compare the effectiveness of form-focused instruction with translation, form-focused instruction without translation, and meaning-focused instruction on vocabulary retention and active recall. In so doing, a total of 79 male Iranian high school students from Quchan participated in this experimental study. For the purpose of this stufy they were divided into three educational classes where they a different treatment, in accordance with the experimental conditions. The results of the study showed that the students in the form-focused instruction with translation performed significantly better than the other students both on a vocabulary retention test, and on an active recall translation test. The findings of the study are discussed in light of attention theory and anvolvement laod hypothesis. Pedagogical implications are also explained.
خلاصه ماشینی:
با این حال ، بـسیاری از مطالعـات پیـشین که سودمندی راهکارهای مختلف آموزشی در یادگیری واژگان را مـورد بررسـی قـرار دادهانـد (مانند راهکار استفاده از فرهنگ لغت ، مذاکره معنـا در ورودی یـا خروجـی ، نوشـتن جمـلات اصلی ، تمرین های کامپیوتری ، و غیره) در واقع ، آموزش صورتمحور را به خودی خـود، و یـا در مقایسه با روشهای معنامحور بررسی کردهاند.
بررسی هـای مقدماتی که برای انجام این پژوهش صورت گرفت ، نشان داد که بطور خاص در کـشور ایـران تحقیقی که به تمرین ترجمة زبـان اول و زبـان دوم و فراگیـری واژگـان بپـردازد، در دسـترس نیست .
برای مثال، تصور کنید که به یک دانش آموز گفته مـی شـود کـه کلمـات «تدریس » و «آموزش » در زبان فارسی به معنای درس دادن است ، با این حال، زمانی که او بایـد برای ترجمة کلمه «تعلیم و تربیت کردن »، معادل انگلیسی بیابد، با خود می اندیشد کـه معـادلی برای آن نمی داند، زیرا که او معنی کلمه را به عنوان «درس دادن » آموخته اسـت ، و در نتیجـه ، اشتباه ترجمه ، منجر به ناتوانی او در بازخوانی فعال می شود.
Beyond focus on form: Cognitive perspective on learning and practical second language grammar.
Form-focused instruction and second language learning.
Vocabulary learning and teaching in a second language.
Focus on Form in second language vocabulary acquisition.
), Handbook of research in second language teaching and learning (pp.
Form-focused instruction and second language acquisition: A review of classroom and laboratory research.