خلاصه ماشینی:
"شاید بدلش اثر کرده است که مصداق این بیت محمد اقبال لاهوری بشود: گفتند جهان ما آیا بتو میسازد گفتم که نمیسازد گفتند که برهمزن در صفحهء 40 کتاب خود گویا اشاره باین نیت خود کرده است که میگوید:«اگر غرض برهمزدن حسابهای قدیمتر باشد،باید در چنین معلومات اساسی تشویش و اختلاف ایجاد کرد»و آقای بهروز از یگانهراهی داخل شده است که از برای چنین کاری تصورپذیر است،و آن خط بطلان کشیدن است بر کلیهء مطالبی که در همهء مآخذ و مدارک کتبی یافت میشود و بدل کردن آنها بمطالبی که فقط بر شخص او معلوم است،آن هم یا از طریق علم لدنی و یا از طریق حضور دراز منه و امکنهء مورد بحث از عهد حضرت آدم تاکنون.
هرکه این کتاب را بخواند درخواهد یافت که کلیهء معلومات و اطلاعاتی که تا امروز دربارهء تقویم و تاریخگذاری نوشته شده است و در دسترس بشر گذاشته شده است دروغ و باطل بوده است،تاریخ یزدگردی و تاریخ میلادی و تاریخ رومی و تاریخ ملکشاهی و تاریخ هجری و تاریخ اسکندری همه معنای تازهای بخود میگیرد،زمان زردشت و مانی و اردشیر بابکان و قسطنطین رومی و مسیح غیرمصلوب و عیسای مصلوب و ذوالقرنین و خضر و اسکندر(که ذوالقرنین نبوده است)همه بوجه بارزی معنی میشود، تاریخ حملهء عرب بر ایران و عهد خسرو پرویز و یزدگرد شهریار و محل جزایر خالدات و کنگدژ و قبةالارض و رصدخانهء نیمروز و کیفیت رصد خیام و هویت کتاب آثارالباقیة بیرونی بروی چنان روشن میشود که گوئیا خود او بهروز دیگری است."