چکیده:
رابرت کین یکی از فیلسوفان معاصر است که تحقیقات گستردهای دربارهی ارادهی آزاد دارد. او ازجمله فیلسوفان اختیارگراست و سازگارگرایی را برای تبیین ارادهی آزاد مناسب نمیداند. او سعی میکند نگرشی ناسازگارگرایانه از ارادهی آزاد ارائه کند که با علوم جدید سازگار باشد. کین بر این باور است که باید یک فضای نامتعین و عاری از ضرورت در زنجیرهی علل ارادهی انسان وجود داشته باشد تا ازطریق آن، زمینهی تحقق ارادهی آزاد فراهم شود. او این فضای خالی از تعین را با نظریههای کوانتم و آشوب تامین میکند و انتخابهای سرنوشتساز شخص را بهگونهای در این فضا ترسیم میکند که در هر حال عقلانی و اختیاری باشند. در این مقاله دیدگاه کین را در قالب یک ساختار منظم و جدید تبیین کرده، سپس آن را بررسی و نقد کردهایم و به این نتیجه رسیدهایم که این دیدگاه پنج اشکال اساسی دارد و بههمیندلیل پذیرفتنی نیست.
خلاصه ماشینی:
همچنین باید توجه داشت که ممکن است یک اختیارگرا علاوهبر اینکه به اختیار انسان معتقد است، به ضرورت علی نیز باور داشته باشد، اما به دلیل ناسازگاری ضرورت علی با اختیار، هریک از اختیار و ضرورت علی را در موطنی خاص و جدا از موطن دیگر تبیین کند تا این دو مقولهی ناسازگار، از یکدیگر جدا باشند و با هم مواجه نشوند، یا اینکه در زنجیرهی علتها، شکاف و فضایی ایجاد کند که در آن، قانون ضرورت حضور نداشته باشد و در آن فضا اختیار را تبیین کند.
برخی از نظریههای اختیارگرا، مانند دیدگاه کانت13، راهبرد نخست را اتخاذ کردهاند؛ اما کین بر این باور است که این قبیل نظریات که در نهایت به عوامل فوقالعاده یا عوالم غیرقابلادراک متوسل میشوند، تقریری مبهم و رازآلود از ارادهی آزاد ارائه میکنند و نمیتوانند با دیدگاههای علمی جدید دربارهی انسان وفق داده شوند؛ بههمیندلیل ازنظر کین، برای تبیین اینکه ما مسؤول نهایی شخصیت و ارادهی خود باشیم باید در زنجیرهی علل ارادههای خود در جهان طبیعت، به دنبال حلقهای باشیم که حلقهی بعد از خود را متعین نکند؛ همچنین این فضای خالی از تعین باید در جایی باشد که برای انتخاب و فعل انسان اهمیت دارد؛ مثلا در مغز (همان، صص: 132ـ133).
5. کین در محور یازدهم از گام اول، این نکته را بیان میکند که برای تبیین مسؤولیت نهایی نسبت به تمام افعالی که در طول حیات خود انجام میدهیم، صرفا باید برخی از انتخابهای ما دربارهی افعال شکلدهندهی خود (SFAها) نامتعین باشند.