چکیده:
با توجه به استقرار بیشتر شهرها بر روی پهنه لرزه خیز و سابقه زلزله های شدید در این منطقه، شهرها و
خصوصا بافت تاریخی آن ها در معرض زلزله های شدید بوده است. این امر لزوم توجه و تاکید ویژه به
موضوع کاهش آسیب پذیری، خصوصا ایمن سازی کالبدی بافت تاریخی، را میرساند. در این پژوهش
ضمن اتخاذ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی نتیجه گیری میشود که با تلفیق راهکارهای
سخت افزاری مهندسی و نرم افزاری مدیریتی۔ آموزشی در بافت تاریخی در شهرها و یافت تاریخی آن ها،
منظور از ایمن سازی بافت تاریخی در شهرها، ارتقای دانش اهالی و افزایش توان جامعه در نگهداری بهینه
و مراقبت در جلوگیری و کاهش تخریب در مقاطع زمانی قبل، حین، و پس از زلزله است. نگاه به مرمت
یک شهر یا محله شهری از منظر مقاوم بودن آن در برابر سانحه ای هم چون زلزله و یا سایر سوانح و
رخدادهای طبیعی و غیرطبیعی، امکان بسط و سنجش یک مدل مناسب برای بررسی میزان تاب آوری و
حتی امکان تاب آوری محلههای شهری تا مرحله آسیب ناپذیر بودن محله ها و بافت شهری در برابر سوانح
احتمالی در زمان پیش رو را دارد. بدین منظور می توان با هم بسته کردن برخی از نقطه نظرات جامع و
شکل دهنده به این مضمون چارچوبی را تدوین کرد تا بیشتر به نقش بافت های شهری در برابر سانحه ها
می پردازد و معطوف به نقش همسان ساز اجزای کالبدی شهرها در شکل گیری کالبد شهری می باشد.
نتایج این تحقیق به میزان بالا یا پایین بودن تاب اوری اجتماعی- اقتصادی محله های شهری در کنار آسیب
پذیری نسبی داشته های کالبدی محلات می پردازد. بر همین اساس هم به ضرورت برنامه ریزی برای بهبود
تاب آوری کالبدی محله با توجه به ظرفیت های مناسب اجتماعی و اقتصادی آن تاکید دارد.
خلاصه ماشینی:
لذا با توجه به موارد ذکر شده عوامل زیر عوامل مؤثر بر افزایش تاب آوری جامعه و شهر در ابعاد فرهنگی است: - در نظر گرفتن روابط همسایگی و محدوده های سکونت افراد در هنگام برنامه ریزی برای اسکان موقت و دائم سانحه دیده گان و حتی المقدور پرهیز از جابه جایی محل سکونت افراد (با برداشت از رویکرد موروساکی) می تواند از میزان آسیب پذیری جامعه بکاهد (حائری، 1369: 190).
عوامل گوناگونی در دستیابی به عوامل مؤثر بر آسیب پذیری کالبدی شهرها مورد نیاز هستند، که به طور کلی آنها را در دو دسته شکل (اندازه و الگوی شهر) و فرم شهر (اجزای تشکیل دهنده شهر شامل مراکز و گرهها، شبکة دسترسی، تسهیلات و تأسیسات شهری، بافت، قطعات و کاربریها و چگونگی ارتباط این اجزا با یکدیگر دسته بندی می کنند که باید رفتار هریک از اجزا در مقیاس های مختلف شهری یک محله تا یک منطقه و در مراحل مختلف وقوع زلزله تجزیه و تحلیل شوند (حسینیون، 1385: 169).
براساس معیارهای به دست آمده و هرچه اندازه شهر (در هریک از مقیاس های شهری کوچکتر و تعدد و تنوع مراکز شهری در مقیاس های مختلف) بیشتر و مسیرهای دسترسی متنوع تری به بخش های مختلف شهر موجود باشد و هرچه فضاهای باز خصوصی و عمومی بیشتری با توجه به موقعیت قرارگیری آنها در بافت و نوع عملکرد و میزان فعال بودن آنها در شهر باشند، میزان تاب آوری کالبدی شهر افزایش می یابد، در خصوص الگوی شهر (در هر مقیاسی) به طور کلی، الگوهای پراکنده و غیر متمرکز میزان تاب آوری را می افزایند، هرچند اندازه شهر و الگوی آن باید به صورت همزمان بررسی و مطالعه شوند.