چکیده:
از مشهورترین ادلهای که اندیشمندان اسلامی از جمله شهید مطهری در مقام اثبات وجود خداوند اقامه کردهاند، برهان شبهفلسفی نظم است. شهید مطهری در تقریر این برهان، با تمسک به حساب احتمالات، نظم ناشی از علت غایی را اثبات میکند و آن را واسطه اثبات خدا برای جهان طبیعت قرار میدهد. به اعتقاد وی، نظم ناشی از علت فاعلی (صرف این نوع نظم)، نمیتواند خدا را اثبات کند و تاکید میکند که برهان نظم به علت فاعلی مربوط نیست. وی ضمن انتقاد از بیان متکلمانه برهان نظم، بیانی حکیمانه از آن ارائه میدهد و با دقتی ویژه برهان هدایت را از برهان نظم جدا میکند. او تقریر برهان نظم را بر اساس اصول مورد قبول علمای قدیم نیز توضیح میدهد و آن را ناتمام میداند. در این پژوهش کوشیدهایم با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی برهان نظم از دیدگاه شهید مطهری بپردازیم تا با استناد به مبانی فکری آن استاد در مجموعه آثارش، برخی ابهامهای مطرح در مقدمات، مبانی، تعاریف و تقریر وی را برطرف سازیم
خلاصه ماشینی:
شناختی که از طریق حس و آزمایش و تجربه حاصل میشود به شناخت علمی و تجربی معروف است؛ شناختی که صرفاً از طریق تعقل و قیاس حاصل میشود و حس و تجربه در آن وجود ندارد به شناخت فلسفی معروف است و شهید مطهری از شناختي که از حس و تجربه به کمک تعقل (علاوه بر قیاس عقلیای که در تجربه نهفته است) حاصل میشود، به شناخت شبهفلسفی تعبیر میکند و معتقد است برهان نظم و بهطورکلی شناخت خدا از طریق مخلوقات، شناخت آیهای و شبهفلسفی است (مطهری، 1388الف، ص 40).
از نظر شهید مطهری، نظم ناشی از علت غایی که عبارهٌ اخرای وجود طرح و نقشه قبلی برای شکلگیری نظام طبیعت و در مقابل تصادفی و اتفاقی بودن است، بدیهی عقل نیست؛ بلکه باید بر آن استدلال کرد (مطهری، 1388الف، ص 53و75؛ مطهری، 1386الف، ج 8، ص 280).
البته شهید مطهری يادآور ميشود که علت فاعلی به مفهوم علمی نیز میتواند خدا را اثبات کند؛ ولی آن مربوط به برهان حدوث است (مطهری، 1388ب، ص 472) و در آنجا محور بحث، نظم نیست (مطهری، 1388الف، ص 42).
او در دو اثر خود، يعني مقاله ششم الهیات شفا و شرح منظومه به استدلال فلسفی برای اثبات اين مطلب میپردازد، ولی معتقد است به کمک حس و تجربه نیز میتوان وجود نظام غایی در طبیعت را استنباط کرد (مطهری، 1387، ص 246؛ طباطبائي، 1387الف، ج 4، ص 61).
مقدمة دوم: نظم داخلی نشانة نظم غایی است با دقت در نظامات حیرتآور جهان (نظم داخلی)، عقل به کمک حساب احتمالات، نظام غایی طبیعت (وجود طرح و نقشه، تدبیر و انتخاب) را اثبات میکند (مطهری، 1388الف، ص 67ـ69).