چکیده:
حاکمیت شرکتی مجموعه ای از فرآیندها، قوانین، سیاستها و روشهائی است که به نحوهی هدایت،
اداره و کنترل سازمانها یا شرکتها و همچنین به نحوه تعامل ذینفعان مختلف در راستای اهداف سازمان و
یا شرکت می پردازد. حاکمیت شرکتی مفهومی چند وجهی است که از جمله مهم ترین وجوه مورد بحث
آن، افزایش پاسخگویی افراد کلیدی سازمان (مسئولیت پذیری) و تاثیر نظام های حاکمیت شرکتی بر
اثربخشی اقتصادی است.
امروزه هدف اصلی سازمان ها این است که در رقابت با سایر شرکتها باقی بمانند از این روارزیابی
عملکرد یک فرآیند مناسب برای نگهداری و بهبود کیفیت رقابتی سازمانها محسوب شده و اغلب
سازمانهای پیشرو بر این نکته واقف هستندکه رقابتی بودن به توسعه مداوم نیروی انسانی آن سازمان
بستگی دارد. با توجه به تاکید برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
مبنی برتحقق رشد اقتصادی از طریق افزایش بهره وری، این ضرورتکه وضعیت موجود بهره وری در
شرکتهای محتلف سنجیده و با توجه به محدودیت های زمان و مکان، از منابع در دسترس حداکثر
استفاده انجام گیرد. اقتصاد مقاومتی دارای ویژگیها، الزامات و اهدافی است و برای اجرای آن در جامعه
باید از نقشه راه و علائم ویژه استفاده کرد تا منجر به تحقق ان در کشور گردد. این الگو که به صورت یک
راهبرد بلندمدت برای اقتصاد کشور توصیه شده است.
هدف اصلی از ارزیابی عملکرد این است که اطلاعات ضروری درباره نیروهای شاغل در سازمان جمع
آوری گردد و در دسترس مدیران قرار گیرد تا آنها بتوانند تصمیمات بجا و لازم را در جهت بالابردن
کمیت و کیفیت کار کارکنان اتخاذ نمایند. انجام این مهم در سایه کاربرد مکانیزم های حاکمیت شرکتی
محقق خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
هدف اصلي از ارزيابي عملکرد اين است که اطلاعات ضروري درباره نيروهاي شاغل در سازمان جمع آوري گردد و در دسترس مديران قرار گيرد تا آنها بتوانند تصميمات بجا و لازم را در جهت بالابردن کميت و کيفيت کار کارکنان اتخاذ نمايند.
در کشور ما اهميت و توجه به مقوله بهره وري به دلايل مختلف ازجمله حاکم نبودن فرهنگ و نگرش درست به بهره وري در جامعه، مورد غفلت واقع شده است و با وجود برخي تاکيد ها در برنامه سوم توسعه در خصوص ارتقا بهره وري، هنوز تا رسيدن به وضعيت مطلوب فاصله زيادي باقي مانده و بايد قدمهاي اساسي و موثري در اين زمينه يرداشته شود.
ليلا عطاء الهي - اداره کل تحقيقات و کنترل ريسک) ابزارهاي حاکميت شرکتي: ريسک هايي که مؤسسات و شرکت ها متقبل مي شوند بايستي با موازنه ها و کنترل هاي مناسب همخواني داشته باشند بنابراين لازم است کنترل هاي داخلي کارآمد، مديريت ريسک، حسابرسي برون سازماني و شفافيت وجود داشته باشد و تمام ابزارهاي حاکميت شرکتي که در ذيل شرح داده شده اند به درستي به کار گرفته شوند.
تجربه نشان داده حسابرس نبايد در حمايت از مديريت در پي منفعت شخصي باشد، البته سيستم کنترل هاي داخلي وظيفه دارد از ارائه گزارش هاي غلط ناشي از اشتباه يا کلاهبرداري جلوگيري نمايد، متقابلا اگر حسابرسي داخلي (به تصویر صفحه رجوع شود) ضعيف باشد، براي حسابرس برون سازماني نيز بسيار دشوار خواهد بود کار خود را به صورت اثربخش به انجام رساند.