چکیده:
در این مطالعه آثار ابزارهای سیاستی قیمت و خرید تضمینی و همچنین، چرخش از سیاست خرید تضمینی به قیمت تضمینی بر الگوی کشت، درآمد کشاورزان و مصرف نهادهها در دشت قزوین بررسی شد. برای دستیابی به این هدف با به کارگیری روش نمونهگیری تصادفی ساده دو مرحلهای 246 کشاورز انتخاب و از راه تکمیل پرسشنامه دادههای مورد نیاز از کشاورزان در سال 1395 گردآوری شد. برای الگوسازی و تجزیه و تحلیل دادهها از مدل برنامهریزی ریاضی اثباتی (PMP) با رویکرد تابع هزینه استفاده شد و آثار ابزارهای سیاستی قیمت و خرید تضمینی در سه سناریوی ادامه سیاست قیمت تضمینی و خرید تضمینی به شکل کنونی، اجرای سیاست قیمت تضمینی و خرید تضمینی به شکل هدفمند و جایگزینی سیاست خرید تضمینی با قیمت تضمینی برای محصولات مشمول سیاست خرید تضمینی بررسی شد. نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان دادند که در هر سه سناریو سطح زیر کشت محصولات آب اندوز بویژه محصول گندم کاهش و در مقابل سطح زیر کشت محصولات آببر همچون یونجه و گوجهفرنگی افزایش مییابد. بر اساس نتایج پیامد اصلی این مساله افزایش مصرف آب در دشت قزوین خواهد بود. سناریوی دوم با رشد بین 6/0 تا 8/0 درصدی کمترین رشد مصرف آب و سناریوی سوم با رشد 1/2 درصدی بیشترین رشد مصرف آب را در منطقه به همراه خواهد داشت. همچنین، میانگین درآمد کشاورزان منطقه در هر سه سناریو افزایش مییابد؛ کمترین افزایش مربوط به سناریوی دوم است که در آن درآمد کشاورزان بین 5/7 تا 7/7 درصد رشد مییابد و بیشترین افزایش نیز مربوط به سناریوی سوم است که در آن درآمد زارعان 5/8 درصد رشد خواهد یافت. نتایج همچنین، نشان میدهند مصرف انواع کود و سموم شیمیایی نیز تحت هر سه سناریو افزایش مییابد. در مجموع میتوان گفت که چرخش از سیاست خرید تضمینی به قیمت تضمینی میانگین درآمد کشاورزان منطقه را بیشتر از ادامه سیاست قیمت و خرید تضمینی به شکل کنونی و اجرای سیاست قیمت و خرید تضمینی به شکل هدفمند افزایش میدهد، اما در سیاست بالا با کاهش سطح زیر کشت گندم و جو که نیاز آبی کمی دارند و جایگزینی محصولات آببر همچون یونجه، گوجهفرنگی و ذرت علوفهای، میانگین مصرف آب و کود در دشت قزوین افزایش خواهد یافت.
خلاصه ماشینی:
در مجموع میتـوان گفـت کـه چرخش از سیاست خرید تضمینی به قیمت تضمینی میانگین درآمد کشاورزان منطقه را بیش تـر از ادامه سیاست قیمت و خرید تضمینی به شکل کنونی و اجرای سیاست قیمت و خرید تضـمینی بـه شکل هدفمند افزایش میدهد، اما در سیاست بالا با کاهش سطح زیر کشت گندم و جو که نیاز آبی کمی دارند و جایگزینی محصولات آب بر همچون یونجـه ، گوجـه فرنگـی و ذرت علوفـه ای، میـانگین مصرف آب و کود در دشت قزوین افزایش خواهد یافت .
با فرض وجود یک مسئله بیشینه سازی سود ناخالص در سال پایه ، الگوی مرحله نخست PMP را میتوان به صورت رابطه (١) تا (٤) نشان داد: 1- Howitt 2-Paris and Howiit (به تصویر صفحه رجوع شود ) در رابطه بالا، Z مقدار تابع هدف (سود ناخالص )، P بردار (١×N) از درآمد ناخالص رشته فعالیت های زراعی در واحد سطح ، X بردار (١×N) سطح زیر کشت رشته فعالیت های زراعی، C بردار (١×N) هزینه حسابداری تولید هر هکتار از رشته فعالیت زراعی در واحد سطح ، A ماتریس (M×N) ضرایب فنی، b بردار (١×M) مقدار منابع تولیدی موجود، XR بردار (١×N) سطوح مشاهده شده رشته فعالیت های کشاورزی در دوره زمانی پایه و بردار (١×N) عدد مثبت بسیار کوچک است که برای جلوگیری از وابستگی خطی بین محدودیت های ساختاری و محدودیت های واسنجی در الگو لحاظ میگردد.