چکیده:
نوشتار پیش روی، به مطالعه نمونهای گروهی از روابط میان مذاهب در تاریخ معاصر ایران پرداخته است که بنا بر ادعا، مستعد نیل به همگرایی پایدار میان مذاهب اسلامی بودهاند. مفهوم همگرایی پایدار، به سیاستهایی اشاره میکند که تضمینکننده شرایط ثبات ساختاری و توازن سازنده میان دو مذهب اصلی، در افق بلندمدت هستند. در این نوشتار کوشش شده است تا از رهگذر طرح و بررسی این نمونههای تاریخی، دو خصلت اصلی این گونه تلاشها شناسایی و توضیح داده شود. این دو خصلت، «پذیرش دیگری» و «شناسایی مشترکات فیمابین» میباشند. مقاله، در پی فهم چندوچون میل به همگرایی پایدار میان مذاهب در تاریخ معاصر ایران است. فرضیه مقاله برای رسیدن به پاسخ به این ابهامات، اتخاذ سیاست دوسطحی پذیرش دیگری و تلاش برای شناسایی مشترکات بر پایه آن است. روش مقاله کتابخانهای و براساس مراجعه به اسناد حاوی نقلهای تاریخی است.
خلاصه ماشینی:
فرضیه مقاله این است که تعامل پایدار میان شیعه و اهل سنت در دو حوزه رفتارهای حکومت ـ پایه ۵ و غیرحکومت ـ پایه ۶ در تاریخ معاصر ایران ، تابعی از اتخاذ رویکرد دو سطحی گفت وگو، به شناسایی مشترکات (در حوزه مباحث نظری) و پذیرش دیگری ۷، به مثابه موقعیت مذهبی معتبر (در حوزه مناسبات رفتاری) معطوف بوده است .
با توجه به تلاش های ارزشمند نادر در ایجاد بسترهای منجر به هم گرایی پایدار میان مذاهب اسلامی، در ادامه ، رویکرد وی به تعامل با اهل سنت را به عنوان یک سیاست تاریخی موفق در این حوزه (تعامل در سطح حکومت ) توضیح میدهیم .
مورد اول : سیاست های تعاملی ناموفق نادرشاه نادرشاه در دوره زمامداری خود و در تعقیب رویکرد تعامل گرایانه ای که هنگام پذیرش حکومت اتخاذ کرده بود، تلاشی جدی برای شکل بخشیدن به گفت وگوی میان عالمان اهل سنت و شیعه را آغاز کرد و بر خلاف منازعات میان ایران و عثمانی، کوشید نقش شهر بغداد را، که به لحاظ تاریخی محل تعامل مذاهب مختلف اسلامی بوده است ، جهت انجام این امر مهم برجسته سازد.
با توجه به این کارکرد مهم ، سیدجمال الدین اسدآبادی را باید مؤسس ادبیات «بازگشت به خویشتن » در مسیر تقریب میان مذاهب اسلامی معرفی کرد مورد دوم : خط مشیهای اصلاح گرایانه مذهبی محمد عبده در کنار شیخ شلتوت ، باید محمد عبده را مهم ترین شخصیت تاریخ اهل سنت در تعامل گرایی مذهبی دانست .