چکیده:
روی کار آمدن دونالد ترامپ مباحث متعددی را در زمینه آینده «راهبرد کلان» ایالات متحده و تأثیر آن بر سیاست خارجی این کشور برانگیخته است. تشخیص ماهیت و کیفیت راهبرد کلان آمریکا در دوره ترامپ و احتمال پایداری یا دگرگونی آن در آینده، در فهم سیاست خارجی ایالات متحده و آمادگی در برابر روندها و رویدادهای متأثر از آن دارای اهمیت اساسی است. به خصوص جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با اقدامات ترامپ در زمینه خروج از برجام، اعاده تحریمها و فشار همه جانبه، به میزان بیشتری علاقهمند به درک راهبرد کلان ایالات متحده در حال و احتمال دگرگونی آن در آینده خواهد بود. یادداشت راهبردی حاضر با مرور برخی آثار منتشر شده در حوزه دانشگاهی در آمریکا به بررسی راهبرد کلان آمریکا در دوره ترامپ و تحولات احتمالی آن در آینده به خصوص در رابطه با ایران پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
راهبرد کلان آمريکا در دوره ترامپ : درس هايي براي ايران امين پرتو مقدمه روي کار آمدن دونالد ترامپ مباحث متعددي را در زمينه آينده «راهبرد کلان » ايالات متحده و تأثير آن بر سياست خارجي اين کشور برانگيخته است .
(١٠١٨ :٢٠١٧ ,Dombrowski and Reich) هال براندز، تحليل گر ديگري که پيشــتر در ســال هاي قبل تلاش خود را بر تشــريح راهبرد کلان آمريکا از جنگ دوم جهاني به اين سـو متمرکز کرده بود، بر اين باور اسـت که سـياسـت خارجي مورد نظر ترامپ فاقد سـاختار اسـت (١٤٣ :٢٠١٨ ,Brands).
(149 تنش ميان آنچه ترامپ آن را نمايندگي مي کند (ناسـيوناليسـم و اول آمريکا) با آنچه بوروکراسـي سـياسي- امنيتي حامي آن است (يعني سنت بين الملل گرايي ليبرال ) خود را در سند استراتژي امنيت ملي ٢٠١٧ آمريکا جلوه گر سـاخته ؛ جايي که آغوش باز براي جهاني شـدن کلينتون ، تغيير شکل دادن کشـورهاي بوش و جهان گرايي اوباما به روشـني رد شـده ؛ اما دوشـخصيتي بودن سند و تنش ميان ايده هاي ترامپ با سـنت گرايي تشکيلاتي مشهود است .
ســه چالش عمده نظم جديد جهاني و در نتيجه و مرتبط با آن راهبرد کلان جديد براي ايالات متحده اين موارد خواهد بود: اول ؛ آيا نظم ليبرال با وجود دولت هاي غيرليبرال نيرومند که قدرت نمايي مي کنند امکان پذير اســـت ؟ دوم ؛ نهادهاي امنيتي با تغيير چهره منازعات خشونت بار و تهديدات امنيتي بايد چه تغييراتي کنند؟ سوم ؛ فضاي همکاري ميان دولت ها در شــکل جديد خود و با توجه به تراکم و تنوع تهديدات امنيتي، بايد چگونه شکل بگيرد که نه «سواري مجاني » رخ دهد و نه اينکه نظم جهاني فروبپاشد ( Lissner and .