خلاصه ماشینی:
من در سال ۱۳۲۸ با یغمایی آشنا شدم.
این نخستین اثر من بود که در یغما انتشار می یافت.
ارتباط منظم من با یغما در سال ۱۳۳۷ از سر گرفته شد و تا پایان کار یغما ادامه داشت.
حاضر بودند.
علاوه بر آن گهگاه افراد دیگری از میان شاعران و نویسندگان هم حاضر می شدند.
مجله یغما از آغاز، به ادب قدیم فارسی توجه ویژه ای داشت.
این طور هم نبود که فقط به گذشته توجه کند، به ادب قدیم ایران گرایش داشت اما از دنیای روز هم غافل نبود.
من مقالات متعددی در یغما انتشار دادم و از این بابت خود را مدیون یغمایی می دانم.
در آن دوران مجله یغما خیلی ساده اداره می شد.
با این وجود نتیجه کارش بیش از حد انتظار بود و بیشترین نشان از فکر ایرانی در آن مجله جلوه می کرد.
یغمایی انسان نکته سنج، شوخ طبع و دقیقی بود.
مجله اش بزرگترین معشوق او بود و با کوشش زیادی آن را منتشر می کرد.
از ادب قدیم ایران اطلاعات وسیعی داشت.
با برخی رجال هم معاشرت داشت و از آن نشست و برخاست ها خاطرات شیرینی (رجوع شود به تصوير صفحه)تعریف می کرد.
قانع بود و زندگی ساده ای داشت.
روحیات یغمایی باب طبع هیأت حاکمه نبود و به همین سبب، در سراسر عمر جز زمان کوتاهی که رئیس فرهنگ کرمان شد از سیاست و کارهای اجرایی برکنار ماند.
با تاریخ و ادب ایران پیوند داشت و به پختگی رسیده بود.
یغمایی مردم و کشورش را بسیار دوست داشت.