چکیده:
هنرمند برای پویایی و متمایزساختن خود همواره به روشهای گوناگونی دست میزند؛ روشهایی که در صورت موفقیت میتواند شیوههایی جدید و سبکهایی تازه را در هنر بهوجود آورد. این رویکـرد را اگر "فرارفتن" هنرمنـد از خود بنامیم، میتوان هنرمنـدان بسیاری را جستوجو کرد که اقدام به آن کردهاند و شیوههای بدیعی را به وجود آوردهاند. فرا رفتن هنرمند از خود میتواند از دو نظام مشخص تأثیرپذیری از سایر هنرمنـدان و کنش ضد سبکـی تثبیت شده در خود هنرمنـد تبعیت کنـد. در راستای این فرایند تحولی، برخی هنرمندان فارغ از اندیشه یا حوزة جغرافیایی خود به یکدیگر نزدیک شده و محدودة کار آنها دارای فضاهای مشترک با یکدیگر شدهاند؛ در این فرآیند شباهتهای متعددی میان آثارشان به وجود آمده و تأثیرپذیری هریک از دیگری باعث خلق شیوهها و سبکهای تازه در هنر شده است. دو تن از این هنرمندان کمال الدین بهزاد1و دیوید هاکنـی2 هستند که اولی در فرایند ضدیت با سبک خود و دیگری با تأثیرپذیری از نگارگری شرق، از خود و شیوههای نقاشی رایج فراتر رفتند. این مقاله با استفاده از روش کتابخانهای به بررسی تطبیقی برخی آثار بهزاد و هاکنی پرداخته و با ارزیابی و تحلیل شباهتهای موجود در میان آثار این دو هنرمند ایرانی و انگلیسی، روند فرا رفتن از خود توسط هنرمند را بررسی کردهاست. این پژوهش بر آن است تا تأکید کند در کنش فرارفتن از خود توسط هنرمندان، جهانهای سبکی با یکدیگر تداخل مییابد و همین تداخل شکلی و محتوایی است که باعث ایجاد جریانهای تازه و بدیع هنری میشود.
In order to remain dynamic and to make oneself distinguished, an artist may take different approaches; approaches which may, in turn, create new styles in art. If such an approach can be named going beyond oneself, then many artists may be nominated to have practiced it making novel styles. Going beyond oneself often follows two distinct ways: being inspired by other artists or adopting an anti-style action by the artist. Interestingly enough, it sometimes happens that certain artists, irrespective of their nationality or of their way of thinking, have become very close to each other in terms of artistic outlook and taste. Accordingly, a considerable amount of similarity can be seen among their works. Being inspired by one another has led to creation of novel artistic styles. Two of such artists are Kamalodin Behzad and David Hockney. Both went beyond themselves and beyond the common painting styles; the former by challenging his own style and the latter by being inspired by the oriental painting style. This research aimed to study certain works of Kamalodin Behzad and David Hockney comparatively in order to analyze and evaluate the similarities among their works and, hence, to examine the process of going beyond oneself by the artist. The data were mainly collected from library sources. The result of the study indicated that in the course of going beyond oneself, the styles are incorporated. It is, in fact, the very incorporation, in terms of form and content, that gives birth to new movements in art as well as to novel artistic styles.
خلاصه ماشینی:
پیام فروتن یکتا* نگار باقری ** تاریخ دریافت : ٩٦/٤/١٥ تاریخ پذیرش : ٩٦/٦/١٨ خلق جهان مشترک هنری در فرارفتن هنرمند از خود نتیجه ای بر مبنای بررسی تطبیقی آثار دیوید هاکنی و کمال الدین بهزاد چکیده هنرمند برای پویایی و متمایزساختن خود همواره به روش های گوناگونی دست میزند؛ روش هایی که در صورت موفقیت میتواند شیوه هایی جدید و سبک هایی تازه را در هنر به وجود آورد.
زیباییشناسی آثار کمال الدین بهزاد (دسته بندی شده توسط نگارندگان ) زیباییشناسی آثار کمال الدین بهزاد رویکرد ارائه فکر و اندیشه به تصویر کشیدن امور روزانۀ مردم (خارج کردن نقاشی از بیان صرف ادبی و افسانه ای) محتوای آثار موضوعات شبیه سازی اشخاص به طوری که گویی حیات دارند ظرافت در ترسیم درختان گل و گیاه های مختلف و نامنظم و نیز صخره ها و نهرهای مشابه طبیعی با خصلت های خاص هریک ترکیب بندی ترکیب بندی طرح و تجمع انسانی سازماندهی ترکیب بندی به منظور تبعیت همۀ عناصر تصویری برای بیان یک مقصود رنگین تر بودن مجموع کار و ارتباط میان رنگ ها را تکنیک و فرایند فنی با بینش عمیق تری بیان کردن رنگ استفاده از رنگ های آبی، سبز، سرمه ای، قهوه ای، زیتونی، زرد اکر و طلایی به صورت گسترده استفاده از اقسام گوناگون قرمز و هم چنین رنگ طلا و نقره بلندتر بودن قامت ها و زدودن مشخصات مغولی از چشمان و چهره ها تحولات عمده ارائه تکنیک و شیوة نقاشی در نظام نگارگری ایرانی ویژگی چهره از لحاظ روان شناختی بررسی تطبیقی موردی رنگ در آثار بهزاد و هاکنی کمال الدین بهزاد رنگ را به دقت و باهماهنگی کامل در ارتباط با محتوای آثار خود به کار برده است .