چکیده:
انقلاب اسلامی، نخستین انقلاب مذهبی عصر حاضر یا به تعبیر دیگر اولین قیام بزرگ علیه نظامهای زمینی و مدرنترین شکل قیام بود. در فرایند انقلاب اسلامی، گفتمانی هژمونیک شکل گرفت که با تمامی بداعتش ریشه در سنت دیرینه اسلام داشت.که در بستر انقلابی، اسلام دینی تعریف شده بود که سیاستش در عبادتش و عبادتش در سیاستش مدغم است، احکام اخلاقیش هم سیاسی است، قدرت را نیز در یک رابطه سازواره با معرفت دینی عرفانی تعریف کرده بود. در این نوشتار بر آنیم الزامات انقلابی بودن و انقلابی ماندن در اندیشه حضرت امام خمینیv و رهبر معظم انقلاب که همان وفاداری و تاکید بر دوگانه جمهوریت و اسلامیت است را مورد پردازش قرار دهیم. در این نوشتار این دو عنصر اساسی در انقلاب اسلامی و مورد تاکید بنیانگذار نهضت اسلامی را بعنوان مبنا و چارچوب بحث خود قرار داده و ویژگیهای مورد نظر را تشریح مینمائیم.
خلاصه ماشینی:
(امام خمینی، صحیفه نور، 2، 194) پاسخگویی به مردم در اندیشه سیاسی اسلام، حاكم حق پنهان كاری نداشته و همواره موظف است در مورد كارهای انجام شده و انجام نشده به مردم توضیح دهد؛ چنانچه امیرالمومنین به مالك اشتر می فرماید: هرگاه مردم به تو گمان بد برند، افشاگری كن و عذر خویش را در آنچه موجب بدبینی نسبت به تو شده، با ایشان آشكارا در میان بگذار (نهج البلاغه، نامه 33) امام خمینی نیز پاسخگویی به ملت را یكی از اصول اصلی نظام اسلامی بیان داشته و می فرمایند: هرفردی حق دارد كه مستقیما در برابر سایرین زمامداران مسلمین را استیضاح كند.
در جمهوری اسلامی و به میمنت انقلاب اسلامی که بر پایه سه رکن رهبری فقیه، حضور گسترده ملت مسلمان و با تکیه بر مکتب اسلام به پیروزی رسید، نظریه ولایت فقیه در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و با تصویب قانون اساسی شکل گرفت و واقعیت پیدا کرد.
این گفتمان با قطعی تلقی کردن نصب الهی فقیه که با واسطه ائمه صورت گرفته، عملاً راه را بر مشروعیت مردمی میبندد و حکومت را حق فقیه و اطاعت را تکلیف مردم تلقی میکند (حسینیزاده، 1384: 252 به نقل از محسن پالیزبان) چون ولایت فقیه امانتی است الهی، رای و انتخاب مردم در ثبوت آن نقشی ندارد و چنان نیست که اگر مردمی رای ندادند، او امام و ولی امر نباشد و دخالتش در امور غاصبانه باشد (طاهری خرم آبادی، 94).
این ولایتی که به فقیه نسبت میدهیم آن چیزی است که خداوند برای فقیه تعیین کرده و امام زمانf بیان فرموده است، نه اینکه مردم به او ولایت داده باشند (مصباح، 1378: 76).