چکیده:
زندگی اجتماعی افراد و هویت آنان به عنوان شهروند» به دلیل بقا و دوام جامعه بوده و
ضرورتا هویت اجتماعی بر هویت افراد برتری دارد. در این تفکرء شهروندی به معنای عضویت
کامل در جامعه و عمل به تعهدات و وظایف است که در قالب مشارکت اجتماعی و سیاسی در
جامعه و حکومت تبلور مییاید؛ به گونهای که افراد بدون اجبار و محدودیت با عمل به
اخلاقی و وظایف اجتماعی, منافع خود و جامعه را دنبال میکنند.
پژوهش حاضر وضعیت هویت شهروندی را در بافت قدیم و جدید شهر کاشان و عوامل
مور بر آن مورد بررسی قرار میدهد. به منظور اجرای این پژوهش از روش پیمایش استفاده
شده و با تکیه بر مطالعات اکتشافی» ابعاد مسالة تحقیق مشخص و بر مبنای آن پرسشنامة محقق
ساخته تنظیم کردیده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد ۷۹۲ تفر تعیین شده و
انتخاب نمونهها بر اساس تکنیک نمونهگیری» سهمیهای بوده است. نتایج توصیفی تحقیق حاکی
از آن است که میانگین هویت شهروندی و همچنین پیوند اجتماعی در بین مردم بافت قدیم
بیشتر از بافت جدید است و اعتماد اجتماعی در هر دو بافت در حد متوسط بوده است. بین
هویت شهروندی و پیوند اجتماعی و همچنین اعتماد اجتماعی در هر دو بافت رابطة مستقیم
وجود دارد. بین هویت شهروندی و میزان تحصیلات در بافت جدید و قدیم رابطة منفی وجود
دارد؛ هرچند این رابطه در بافت جدید دارای شدت بیشتری است. در نهایت و از طریقی
رگرسیون در بافت قدیم» پیوند اجتماعی و دربافت جدید پیوند اجتماعی و تحصیلات» بیشترین
اثر را بر هویت شهروندی داشته است
خلاصه ماشینی:
شهروند يعني اشخاصي که صاحب حق حاکميتند و در پرتـو ايـن حـق ، چگـونگي ادارة جامعه را از طريق قراردادي که به آن قانون اساسي گفته ميشـود، تعيـين مـيکننـد و بـه موجب اين قرارداد، گروهي را از بين خود برميگزينند و زمام ادارة جامعه را براي مـدتي معين به آنان ميسپارند (ابراهيم زاده و نگهبان مـروي،١٣٨٥: ١٠) و شـهروندي پديـده اي است که در جوامع مردم سالار رخ ميدهد و هويت شهروندي مفهومي نسبتا جديد اسـت که با ايجاد جوامع شهري بويژه در دهه هـاي اخيـر بـه وجـود آمـده اسـت .
در پژوهشـي ديگـر بـا عنـوان هويـت شـهروندي و راهکارهـاي ارتقاي آن در شهر تهران که توسط جمال رشيدي و ديگران در سـال ١٣٩١ انجـام شـده ، نويسنده به دنبال آن بوده تـا نشـان دهـد، هويـت شـهروندي در تعامـل بـا ديگـر انـواع هويت هاي فردي و جمعي ميتواند زمينه هاي اجتماعي، اعتماد و احساس تعلـق خـود را آشکار سازد که در ميان ابعاد هويت شهروندي، ارزيابي از «هنجارهاي دمکراتيک »، «تعهد مدني» و «برخـورداري از حقـوق شـهروندي» بـه ترتيـب پـايين تـرين ميـزان را در بـين پاسخگويان به خود اختصاص داده اند.
وي معتقد است که در فرهنگ جامعۀ دموکراتيـک و مـدني، شـهروند انساني آزاد و مختار است که فقط در ميان يک جمع زنـدگي نکـرده اسـت ، بلکـه بـا آن جمع که خود را شهروند آن فضاي حاکم ميداند، يـک جامعـه را شـکل مـيدهـد و بـه وسيلۀ پيوند با يکديگر ارتباطات متنوعي دارنـد کـه ايـن مسـأله باعـث تحکـيم و بسـط فرهنگ شهروندي در کنار حـوزه هـاي آموزشـي چـون خـانواده و آمـوزش و پـرورش ، فضاهاي اجتماعي و فرهنگي در جاي جاي شهر شده است (باقريان ،١٣٩٠؛٤٧).