چکیده:
در فضای به شدت رسانهای شده کنونی جهان، داشتن اطلاعات کافی نیست؛ بلکه انسانها باید به دانش تحلیل اطلاعات و پیام نیز مجهز شوند. برای تجهیز به دانش تحلیل اطلاعات باید به مسئله سواد رسانهای توجه ویژه شود. سوادرسانهای عبارت است از: توانایی و قدرت دسترسی، تحلیل، ارزیابی و انتقال اطلاعات و پیامهای رسانهای. در این پژوهش اشارهای به تاریخچه سواد رسانهای، تعریف آن و تفکر انتقادی و ضرورت آن شده است. تبلیغات تعریف و از طریق سه رویکرد نظری مورد بررسی قرار گرفته شده است. روش پژوهش پیمایش است که طی پرسشنامه آنلاین 100 پرسشنامه به صورت کامل پاسخ داده شده بود که مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نتیجه اثبات شد که مخاطبان به شدت تحت تاثیر پیامهای رسانهای قرار دارند و این شدت در مخاطبان با تحصیلات بالا کمتر است و سواد رسانهای به مخاطبان کمک زیادی میکند تا در الگوپذیری خود از رسانهها آگاهانه عمل کنند و منفعل نباشند.
خلاصه ماشینی:
در نتیجه اثبات شد که مخاطبان به شدت تحت تأثیر پیامهای رسانهای قرار دارند و این شدت در مخاطبان با تحصیلات بالا کمتر است و سواد رسانهای به مخاطبان کمک زیادی میکند تا در الگوپذیری خود از رسانهها آگاهانه عمل کنند و منفعل نباشند.
در میان تکنیکهای به کار گرفته شده به منظور جذاب ساختن آگهیهای بازرگانی، حقوق مخاطب، تأثیرات مخرب برخی از پیامها و همچنین جهتدهی منفی به سبک زندگی افراد، الزاما مورد توجه قرار نمیگیرد و یا به طور عمد نادیده گرفته میشود در نتیجه، مخاطبانی که به هیچ سلاح تحلیلیای مجهز نیستند، به نوعی توسط این گونه پیامها و چون مومی در دست صاحبان رسانهها و کالاها قرار میگیرند، اما نمیتوان مخاطبان و اذهان آنها را همچون مومی بدون شکل و مستعد هر گونه شکل دادنی در نظر گرفت.
هرچند که در این راه مشکلاتی پیش روی ما قرار داشت از جمله این که پرسشنامه استانداردی در این حوزه وجود نداشت و این پرسشنامه توسط محقق تهیه و توزیع شده است و البته چون پرسشنامه آنلاین بوده اقشار با تحصیلات پایینتر جامعه یا پاسخگو نبودند یا ناقص پاسخ داده بودند، که این از مشکلات دوم راه ما بود و همان طور که در آمار ارائه شده مشاهده میفرمایید اکثر افراد اذعان دارند که تحت تأثیر تکنیکهای اقناعی تبلیغات قرار دارند و بالا رفتن سطح سواد رسانهای افراد میتواند یک راه حل برای حل این مشکل باشد.