خلاصه ماشینی:
اما شرائط حاکم بر زمان در یمن و تونس مایه انحلال عزابه شده، دیگر کنترلاخلاقی و دینی مردم به وسیله روحانیون امکانپذیر نمیباشد و لذا فساد اخلاقی وفکری به درون جامعه اباضیه راه یافته است، ولی وضع در سلطنتنشین «عمان»بهتر از دو کشور پیشین است.
بنابراین اصرار بر چنین اصلی (رد قرشی بودن خلیفه) چندان مفیدو سودمند نیست، بلکه سبب جدا شدن فرقه اباضی با دیگر فرق اسلامی است.
مسأله تحکیم، یعنی صلح تحمیلی با سپاه معاویه و پذیرفتن حکومت قرآن،یک مسأله تاریخی است و پذیرفتن و یا نپذیرفتن آن، از اصول اسلامی نیست کهمایه تفرقه و دودستگی گردد، به گواه اینکه میلیونها مسلمان قبل از جریان«تحکیم» اسلام آورده و درگذشتند، و در عقیده و ایمان آنان قصور و کوتاهی نبود،بنابراین چه بهتر که این اصل را از منظومه عقاید و اصول و معارف کنار نهاده وحساب موافق و مخالف را به خدا واگذار کنند.