چکیده:
اسلام پژوهان غربی تا کنون جنبه های بسیاری از تاریخ انگاره ها و آموزه های مختلف اسلامی، اعم از کلامی، فقهی و تفسیری را کاویده اند و در باب تاریخ تکوین و تطور آنها نظریه داده یا به جرح و تعدیل یا نقد و رد دیدگاه های پیشینیانشان پرداخته اند. یکی از جنبه های بسیار جذاب برای غربیان، تاریخ مجادلات اسلامی مسیحی و نیز اسلامی یهودی بوده و هست و آنان از دیرباز آثار بسیاری در این باره نگاشته اند. از آنجا که یکی از اساسی ترین مسائل مطرح در این مجادلات موضوع محرف بودن بایبل است، در بادی امر چنین به نظر می رسد که غربیان باید درباره تاریخ تکوین و تطور این انگاره هم تلاش های فراوانی کرده و به نتایج در خور توجهی رسیده باشند. در اینجا می کوشم تا حد ممکن تمام دستاوردهای اسلام پژوهان غربی را در این موضوع، از ابتدا تا کنون، یعنی از اواسط قرن نوزدهم تا سال 2016 م. ، به ترتیبی تاریخی مرور کنم. در این مرور خواهیم دید که اولا، پژوهش های غربی در این موضوع هنوز از لایه های سطحی بحث عبور نکرده و در حقیقت عمق چندانی ندارد؛ ثانیا، تلاش های غربیان در این موضوع بیش از آنکه روشنگر باشد، ابهام آفریده و بیش از آنکه به پرسش ها پاسخ گوید، پرسش برانگیخته است.
خلاصه ماشینی:
دربارۀ آیات موهم تحریف، او معتقد است این آیات فقط بر تحریف معنوی به معنای عرضه تفاسیر نادرست از مضامین تورات دلالت دارد و چنین اتهامی در آن دوران تازگی نداشته است؛ چراکه مسیحیان نیز از قرنها پیشتر یهودیان را به چنین اتهامی مینواختند (Ibid.
این کتاب هرچند حاوی گزارشها و تحلیلهای خوبی از مجموعه آیات مرتبط با بحث تحریف است، اما بدان دلیل که آشکارا با رویکردی جدلی و مستقیماً خطاب به مسلمانان نگاشته شده است، در آثار علمی پس از خود در جامعۀ دانشگاهی غرب محل توجه قرار نگرفت و شاید از اینرو است که معمولاً پیشینۀ این بحث را با اشاره به مقالۀ اشتاینشنایدر آغاز میکنند.
او در کتاب حجیمی که با عنوان آثار جدلی و مدافعهگرایانۀ عربی میان مسلمانان، مسیحیان و یهودیان نگاشته، در واقع کتابشناسی مفصلی از تمام آثاری که تا روزگار او در این زمینه شناخته شده بوده است عرضه میکند و در این میان بحث تحریف بایبل را نیز به طور خاص محل توجه قرار میدهد.
در سال 1977 کتابی با عنوان تمامیت بایبل بر اساس قرآن و حدیث منتشر شد که نویسندگان آن با تحلیل آیات قرآن و احادیث اهل سنت در دو فصل مجزا نتیجه میگیرند که بر اساس این دو منبع اسلامی چیزی بیش از تحریف معنوی دربارۀ کراسههای پیشین نمیتوان گفت (Adelphi & Hahn, 1977).
او تصریح میکند که با این حال، بیشتر محققان غربی معتقدند خود قرآن بحث تحریف لفظی بایبل را پیش کشیده است (Ibid.