چکیده:
علامه طباطبائی در آثار علمی و سیره عملی خود شاخصههای آزاداندیشی را متبلور ساخته است. تحقیق پیشرو با روش کتابخانهای و با محوریت المیزان شاخصههای آزاداندیشی در تفسیر را از منظر علامه مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که مهمترین اشکال دیگر مفسران از منظر علامه نبود آزاداندیشی است. هر چند علامه از تعبیر آزاداندیشی برای بیان مقصود خود استفاده نکرده است، اما با تعابیری مشابه، نظر خود را در اشکال عمده تفاسیر بیان کرده است. از نظر علامه تفاسیر روایی از نظرات صحابه متاثر بوده است و تفاسیر کلامی نیز بیشتر از این که تفسیر قرآن باشند آینه اعتقادات مذهبی مفسراند. از نظر علامه، انس انسان به عادت و محسوسات و علمزدگی از موانع بزرگ آزاداندیشی است. علامه ارائه تطبیق و تاویلات ناروا را به جای تفسیر قرآن از لوازم ترک آزاداندیشی میداند. سیره عملی علامه نیز نشانگر شاخصههای آزاداندیشی است؛ شاخصههایی از قبیل: حقیقتگرایی و حق محوری، شجاعت نقد، دقت نظر، احاطه علمی، دقت، منشایابی و بیان مبانی و لوازم، تفکیک علوم و عرصههای علمی از همدیگر و استقبال از نقد دیگران.
خلاصه ماشینی:
اما مضمون روایت چیست و فلان صحابه در آن روایت چه گفته مطرح نیست، هر جا هم که در تفسیر آیه روایتی نرسیده بود توقف میکردند و میگفتند دربارۀ این آیه چیزی نمیتوان گفت، برای اینکه نه الفاظش آن ظهوری را دارد که احتیاج به بحث و اعمال فکر نداشته باشد و نه روایتی در ذیلش رسیده که آن را معنا کرده باشد، پس باید توقف کرد، و گفت: همه از نزد پروردگار است، هر چند که ما معنایش را نفهمیم»!<FootNote No="9" Text=" همان"/> علامه دلیل این گرایش افراطی را توجه نکردن به عنصر عقل و اندیشه میداند: «این عده در این روشی که پیش گرفتهاند خطا رفتهاند، برای اینکه با این روش که پیش گرفتهاند، عقل و اندیشه را از کار انداختهاند، و در حقیقت گفتهاند: ما حق نداریم در فهم آیات قرآنی عقل و شعور خود را به کار بریم، تنها باید ببینیم روایت از ابن عباس و یا فلان صحابه دیگر چه معنایی نقل کرده است».
ک: طباطبائی، 1374، ج1: 12"/> علامه با صراحت و شجاعت تمام نقص مشترک تفاسیر را دخالت دادن غیر قرآن در قرآن معرفی میکند: «و خوانندۀ عزیز اگر در این مسلکهایی که درباره تفسیر برایش نقل کردیم دقت بفرماید، خواهد دید که همه در این نقص ـ که نقص بسیار بزرگی است ـ شریکند که آنچه از ابحاث علمی و یا فلسفی به دست آوردهاند، بر قرآن کریم تحمیل نمودهاند، بدون اینکه مدالیل آیات بر آنها دلالت داشته باشد».