چکیده:
نظر به اینکه تحلیل و تفسیرهای صاحبنظران، ارزیابی آنها از روند تحولات تاریخ را بیان میسازد و همچنین ادبیات تولیدشده در این زمینه در شکلگیری اذهان و باورهای جامعه، نقش و تاثیر بسزایی دارد؛ پرداختن به روایتهای پژوهشگران از تاریخ معاصر مخصوصا جنگ تحمیلی حائز اهمیت است؛ البته از سوی دیگر نیز باید توجه داشت که ماهیت پیچیده و لایههای پنهان تحولات جنگ بهویژه پذیرش قطعنامه 598، دیدگاهها و پرسشهای گوناگونی را به وجود آورده است. ازاینرو بررسی روایتهای نقلشده از جانب مسئولان و محققان تاریخ، ارزش ویژهای به خود گرفته است. در این پژوهش مسئله بنیادی و محوری، تحلیل روایتهایی است که درباره پذیرش قطعنامه در برههای از تاریخ جنگ، بیان شده است.یافتههای تحقیق گویای آن است که روایتهای مطرح شده در خصوص پذیرش قطعنامه 598 از سوی برخی مسئولان و جمعی از پژوهشگران به گونهای ارائه شده است تا پذیرفتن قطعنامه را به نوعی تئوریزه نموده و آن را حرکت هوشمندانه مسئولان! تلقی نماید.
خلاصه ماشینی:
بازخوانی قرائتهای مختلف از قطعنامه 598؛ از روایت تا حقیقت عیسی مولوی وردنجانی* حسین ارجینی** چکیده نظر به اینکه تحلیل و تفسیرهای صاحبنظران، ارزیابی آنها از روند تحولات تاریخ را بیان میسازد و همچنین ادبیات تولیدشده در این زمینه در شکلگیری اذهان و باورهای جامعه، نقش و تأثیر بسزایی دارد؛ پرداختن به روایتهای پژوهشگران از تاریخ معاصر مخصوصاً جنگ تحمیلی حائز اهمیت است؛ البته از سوی دیگر نیز باید توجه داشت که ماهیت پیچیده و لایههای پنهان تحولات جنگ بهویژه پذیرش قطعنامه 598، دیدگاهها و پرسشهای گوناگونی را به وجود آورده است.
وضعیت فرهنگی برخی محققان و مسئولان جهت ارائه دلیل پذیرش قطعنامه بر عامل فرهنگی تکیه کردهاند و دراینباره مدعی بودند که حضور نیرو در جبههها کمرنگ شده بود؛ در این باره آقای هاشمی در سال 1365 پیش از عملیات «کربلای 5» اظهار میدارد که: وضع جنگ الآن به جایی رسیده است که هر محاسبهای نشان میدهد ما باید هر چه زودتر جنگ را به پایان برسانیم.
محققین ضمن ارائه آمار اقتصادی از دهه نخست نظام جمهوری اسلامی اذعان داشتند که وضعیت اقتصادی وخیم بوده و کشور با چالش مواجهه شده بود؛ البته درباره اوضاع اقتصادی سالهای پایانی جنگ، تحلیلها و آمارهای بسیار بدی وجود دارد، اما آیا به راستی گزارش نخست وزیر به امام درباره عدم تأمین مالی جنگ صحیح و منطبق بر واقعیت بوده است؟ این مسئله نیاز به بررسی دارد.
این جریان برای مقصود خود دست به ایجاد جبههای زدند و نامههایی از سوی مراکز مختلفی به حضرت امام نوشته شد تا اینگونه تلقین نمایند که جنگ تمام ارکان کشور را مختل کرده است.