چکیده:
«محمد عابد الجابری» یکی از اندیشمندان معاصر عرب است که سهمی ویژه در تحول فهم و برداشت از تاریخ اسلام در مطالعات معاصر دارد. وی با ارائه ی پروژه ی نقد عقل عربی، به نقد فرهنگ و تمدن اسلامی پرداخت و در جریان های فکری مغرب و جهان اسلام جایگاه ویژه ای یافت. این نوشتار درصدد پاسخ به این پرسش است که جایگاه محمد عابد الجابری در جریان های فکری مغرب چیست؟ جریان های مهم در جهان اسلام عبارت است از: ناسیونالیسم، کمونیسم، سلفی گری، لیبرالیسم، تشیع، بنیادگرایی اسلامی، صوفیه. در مغرب، سه جریان عمده ی لیبرالیسم، سلفی گری و صوفیه وجود دارد. جابری در جریان های فکری مغرب، در جریان مختلطی از این سه ارزیابی می شود. هدف ما در این پژوهش، تحلیل جایگاه جابری در جریان های فکری مذکور در مغرب است. روش در این پژوهش، تحلیلی- توصیفی خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
2 پرسش اصلی این پژوهش براساس موضوع، چنین است: جایگاه محمد عابد الجابری در جریانهای فکری مغرب چیست؟ در حقیقت، درصدد تبیین و توضیح جایگاه و تأثیر جابری و نقش وی در جریانهای فکری جهان اسلام هستیم.
این ارزیابیها در مورد اندیشهی جابری، از دو سو است: از سویی، جنبهی تأییدی و مثبت دارد و از سوی دیگر، جنبهی منفی و انتقادی به خود گرفته است؛ برای نمونه، میتوان در مورد انتقادات تندی که در این زمینه به جابری شده است، نقدهای جرج طرابیشی را بیان کرد.
(جمعی از نویسندگان،2005، ص 78) «محمود امین العالم»، دیگر اندیشمند ناقد جابری است؛ وی معتقد است پروژهی نقد جابری واقعا به تغذیهی فکری و سیاسی در جهان اسلام کمک خواهد کرد.
عصر تدوین، اصطلاحی است که جابری در مورد دورهای از تاریخ اسلام استفاده مینماید که برای تدوین علوم و فصلبندی آن به کار رفت؛ دورهای که همهی رشتههای تفکر اسلامی مانند نحو، بلاغت، حدیث، فقه و...
(الجابری،1992، ص13-34) جابری از قول برخی از لغویان و اهل بلاغت، به ذکر معانی بیان در فرهنگ و زبان عربی میپردازد و به بحثهایی اشاره میکند که حول «حقیقت و مجاز» شکل گرفت و سپس از قول «محمدبن ادریس شافعی» (متوفی 204ق) نتیجه میگیرد بیان، اسم جامعی است برای معانیای که در اصل مشترک و در فروع متفاوت باشند.
(الجابری الف،1992، ص 9) چارچوب کلی تفکر و نقد فرهنگ و تمدن اسلامی در نظر جابری در دو کتاب تکوین عقل العربی و بنیه العقل العربی، همین سه شیوهی تفکر است که اساس نظریهی جابری را تشکیل میدهد.