چکیده:
تنوعبخشی یکی از ابزارهای مدیریت ریسک است و مزیت مهم آن این است که با افزایش تنوعبخشی، ریسک سیستماتیک بدون کاهش سطح بازدهی تقلیل مییابد؛ اما پرتفوهای بسیار متنوع شده معایبی از جمله هزینههای معاملاتی، نگهداری و نظارتی دارند. از طرفی معیارهای سنتی ریسک به دلیل عدم تمایز میان نوسانات مطلوب و نامطلوب بازده معیارهای مناسبی برای اندازهگیری ریسک و انعکاس آنچه ذهن انسان از مفهوم ریسک درک میکند، نیست؛ اما معیارهای ریسک نامطلوب، نوسانات نامطلوب بازده را هدف سرمایهگذار قرار میدهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین تنوعبخشی و بخش نامطلوب ریسک، بهبررسی این رابطه در بازار بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. دادههای مورد استفاده مربوط به سری زمانی بازده روزانه 104 شرکت در بازه زمانی 15/1/1386 تا 31/6/1391 است. پرتفوهایی با تعداد 1 تا 20 سهم براساس استراتژی ساده بهصورت روزانه ایجاد شد، معیارهای ریسک نامطلوب همچون نیم انحراف معیار زیر هدف، ارزش در معرض ریسک، ریزش مورد انتظار و گشتاور جزئی پایینی برای هر یک از پرتفوها محاسبه شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که تنوعبخشی و ریسک نامطلوب رابطه معنادار منفی دارند و معیار ریزش مورد انتظار، معیار مناسبتری برای محاسبه ریسک بهشمار میرود.
خلاصه ماشینی:
انحراف معيار پرتفوي n سهمي به شکل زير محاسبه ميشود: رابطه (١)(wiwjCov)ri,rj١=jn∑١=in∑√p= اکنون استراتژي تنوع بخشي ساده را در نظر بگيريد که با آن سبد سرمايه گذاري وزني مساوي تشکيل شده است ؛ بدين معنا که براي هر ورقه بهادار n/١=wi است .
خصوصيات دو نظريه مدرن و فرامدرن پرتفوي خصوصيات نظريه مدرن پرتفوي نظريه فرامدرن پرتفوي -نيم سنجه هاي ريسک معيار اندازه گيري ريسک انحراف معيار -سنجه هاي مبتني برصدک فرض توزيع احتمالات توزيع نرمال توزيع غيرنرمال چولگي عدم محاسبه چولگي محاسبه چولگي نوسانات بالا، با ارزش و نوسانات ارزش نوسانات بالا و پايين نوسانات بالا و پايين ، هم ارزش پايين ضد ارزش ريسک به عنوان انحراف معيار از ريسک به عنوان انحراف از ميانگين مفهوم ريسک ميانگين بازدهي هدفي خاص معيار عملکرد نسبت شارپ نسبت سورتينو در ابتدا بايد خاطر نشان کرد که در ايران در زمينه اندازه گيري ريسک با استفاده از معيارهاي ريسک نامطلوب مبتني بر صدک همچون گشتاور جزئي پائيني (LPM)، ارزش در معرض ريسک مشروط (CVaR) تحقيقات چنداني صورت نگرفته است و تحقيقات و مقالات موجود نيز صرفا به مسئله اندازه گيري ريسک و بهينه سازي پرتفوي براساس مدل ميانگين - واريانس مارکوئيتز و ارزش در معرض ريسک (VaR) پرداخته اند، همچنين در زمينه معيارهاي ارزيابي عملکرد پرتفوها اغلب از معيارهاي شارپ از دسته معيارهاي ارزيابي ريسک و معيارهاي نسبت سورتينو و نسبت ظرفيت نامطلوب (UPR) از دسته معيارهاي ارزيابي ريسک نامطلوب استفاده شده است و معيارهاي ارزيابي نسبت امگا و نسبت کاپا ناشناخته مانده اند: جعفري صميمي و همکاران (١٣٨٤)، به بررسي رابطه بين اندازه هاي پرتفوي و ريسک غيرسيستماتيک سهام عادي در ايران پرداختند.