چکیده:
آنچه از قرآن و دیگر متون دینی می توان استفاده نمود این است که خداوند امور عالم را از مجرای برخی اسباب انجام می دهد.
این بدان معنا نیست که اسباب از خود استقلالی دارند بلکه همه ی هستی آن ها عین وابستگی به ذات خداوند است. بنابراین
افعال خداوند در امور مادی و معنوی و ماوراءطبیعی از مجرای اسباب خاص به خود انجام می پذیرد و این از حکمت خداوند است
و لذا آنچنان که در امور طبیعی نیازهای انسان از طریق اسباب محقق می گردد که هیچ استقلالی در سببیّت ندارند. در امور معنوی
و ماوراءطبیعی نیز همین قاعده جاری است و بسیاری از افعال خداوند توسط ملائکه به اذن خداوند انجام می شود و قرآن کریم
این قاعده ی مسلم را پذیرفته و آن را به گونه های مختلف ارائه نموده است» هرچند نام آن را علیّت نگذاشته است. بلکه گاهی با
عنوان «قدر» و درمواردی از آن به عنوان «سنت» نام برده است؛ این تحقیق بر آن است نظام سببیّت در قرآن را به همراه انواع
سبب و چگونگی تاثیر و اسباب و مسبّبات مورد بررسی قرار داده و نمودهایی از این گونه در عالم طبیعی و ماوراءطبیعی
را نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
com چند بحث از علت و معلول را به صراحت مطرح ننموده است اما این ادعا را می توان از آیات بسیاری بدست آورد به گونه ای که می توان ادعا نمود که نظام حاکم بر قرآن نظام اسباب و علل و معلولات است، البته قرآن به گونه های مختلفی از اسباب مانند اسباب معنوی و ماورا طبیعی اشاره می کند که بعضی از آن ها از دید بشر[که نگاهی مادی دارد] مخفی مانده است هر چه در اسباب مادی جریان دارد، در مورد اسباب غیر مادی نیز جاری است؛ بنابراین، قاعدۀ سببیت و این که هر امری در عالم با اسباب خاص خود محقق می شود، روشن تر از آن است که نیاز به برهان استدلال داشته باشد، هر سببی از اسباب عالم، راهی برای محقق شدن ارادۀ الهی است تا آن جا که گفته شده: افعال ارادی انسان هم در طول ارادۀ خداوند است و هیچ کس در اعمال خود خارج از اراده خداوند عمل نمی کند و در حقیقت هیچ مؤثری جز خداوند نیست و اگرکسی قائل به چنین سخنی باشد، بنا بر اعتقادات اسلامی مشرک می باشد و لذا همه افعال الهی از طریق علل و اسباب صورت می گیرد و در عین حال خود این اسباب و علل در علیت و سببیت مستقل نیستند و تحت اراده و قدرت الهی واقع شده اند.