چکیده:
« کی و لکی » از حروف عاملی هستند که در کتاب های نحوی در مبحث حروف ناصبه جای دارند و به صورت گسترده ای در نظم و نثر عربی یافت می شوند، و از آنجا که آنها در قرآن کریم نیز به کار رفته اند، این مقاله سعی برآن دارد تا با عنایت به اقوال دانشمندان علم نحو و تفسیر به معرفی شکلی و معنایی آنها بپردازد و سپس از این طریق به تفاوت ساختاری ومعنایی این دو کلمه اشاره نماید، تا بهترین وجه معنایی شان
آشکار شود ودر عین حال، ویژگی ای که میتواند هر یک را در کاربرد، از دیگری مجزّا کند مشخص گردد که البته این موضوع، خود میتواند در هر چه بهتر شدن نگارش و القای معنی در جملات، موثر افتد و کمک بیشتری در ترجمه دقیقتر این حروف به مترجمان محترم نماید. ماحصل این گفتار را می توان در تفاوت «کی» با «لکی» در میزان شدت وضعف تاکید دانست. همچنین می توان گفت که استعمال «لکی» تنها در جملات منفی و استعمال «کی» بیشتر در جملات مثبت می باشد.
خلاصه ماشینی:
com تلفن: 09133524129 چکیده: «کی و لکی» از حروف عاملی هستند که در کتاب های نحوی در مبحث حروف ناصبه جای دارند و به صورت گسترده ای در نظم و نثر عربی یافت می شوند، و از آنجا که آنها در قرآن کریم نیز به کار رفته اند، این مقاله سعی برآن دارد تا با عنایت به اقوال دانشمندان علم نحو و تفسیر به معرفی شکلی و معنایی آنها بپردازد و سپس از این طریق به تفاوت ساختاری ومعنایی این دو کلمه اشاره نماید، تا بهترین وجه معنایی شان آشکار شود ودر عین حال، ویژگیای که میتواند هر یک را در کاربرد، از دیگری مجزا کند مشخص گردد که البته این موضوع، خود میتواند در هر چه بهتر شدن نگارش و القای معنی در جملات، مؤثر افتد و کمک بیشتری در ترجمه دقیقتر این حروف به مترجمان محترم نماید.
یکی از آنها که در بیشتر کتاب های صرفی و نحوی به آن اشاره شده است کلمه «کی» میباشد که در این مبحث پیرامون ناصبه بودن آن توضیح داده میشود: در مورد «کی» برخی از نحویون را عقیده بر آن است که این حرف، عامل نصب نمی باشد بلکه عامل جر است مانند: یراد الفتی کیما یضر و ینفع ، یعنی للضر والنفع بنابر اینکه لام، حرف جر برای تأکید و «ما» هم کافه باشد.