خلاصه ماشینی:
"مثلا در جراید نوشته بودند که مسیو مرنارد بلژیکی که آن وقت مستشار مالیهء ایران بود در قریهء چیزر که در شمران واقع بود و مستشار بلژیکی مزبور در آنجا سکونت داشت یک روز جمعه کلیهء اعیان و اشراف تهران را دعوت نموده و برای فقرا و مساکین شهر تهران اعانه جمعآوری نموده و مبلغ خیلی زیادی از اشخاص دریافت کرده ولی یک دینار آنرا به فقرا نرسانده و تمام را بنفع خودش برداشت نموده-آن هفته جریدهء نسیم شمال شامل اشعار ذیل بود که بنده پنجسال قبل آنرا از بر نمودهام و امروز برای یادگار بقارئین مجلهء یغما تقدیم مینمایم(توضیح آنکه مرنارد را عوام الناس مرنال خطاب مینمودند) ایهاالمرنال مال مفلسان را خوردهای حق جمعی لات و لوت و ناتوان را خوردهای آن شنیدستم که در تجریش با حالی فکار انجمن آراسته کور و کچل زیر چنار رو به(چیزر)کرده میگفتند جمعی اشکبار: ایهاالمرنال مال مفلسان را خوردهای حق جمعی لات و لوت و ناتوانرا خوردهای یک کچل گفتا مگر این مملکت بیصاحب است یا که هر گردن کلفتی بر ضعیفان غالب است اسکناس و اشرفی از بهر تو کر واجب است بیحیا از چه پناباد و قران را خوردهای ایهاالمرنال مال مفلسان را خوردهای پیرهزالی گفت ای مرنال نیکو منظره از زرنگی ما فقیران را نمودی مسخره ما بنان خشک محتاجیم و تو در شب چره حقهء یاقوت و لعل ارغوانرا خوردهای ایهاالمرنال مال مفلسان را خوردهای پس حسن تنبل زجا برخاست با آن تنبلی گفت الهی زیر زنجیرت کشد نایب ولی پس ز منجیلت برد یکسر برشت و انزلی جملتا الواصل گیلانیانرا خوردهای ایهاالمرنال مال مفلسان را خوردهای در آخر اشعار که قسمتی از آن در فوق عرض شد از طرف مسیو مرنارد جواب داده میشود که: خوب کردم هرچه بردم هرچه خوردم مفت من کور گردد چشمتان از دولت هنگفت من بعد از چند هفته مسیو مرنارد بلژیکی که میگفتند در ضمن خدمت بدولت ایران مصالح انگلیسها را بر مصالح ایران ترجیح میداده معزول شد و مسیو هنسیس بلژیکی معاون او بجای او منصوب گردید."