چکیده:
غزالی از دانشمندان قرن پنجم است که تأثیرات گستردهای در عرصههای مختلف دین، فلسفه، عرفان و تصوف نهاد. قدرت اندیشه و گستردگی و نفوذ آراء او بر پیکره ادبیات عرفانی نیز نیروی زیادی بخشید. آثار عمده غزالی به مسائل دینی معطوف است، لکن در خلال آثار او اثری هست موسوم به رسالهالطیر که به عرفان محض مربوط است. نوع روایت و نگرش عرفانی در این اثر مختص به غزالی است، لکن سبک و شکل این اثر را پیش از او در رسالهالطیر ابنسینا میتوان دریافت. در این مقاله، به ارزش رمز و نماد و ارتباط قلمروی عقل و قلب در ادب عرفانی و تأثیر و تأثر از یکدیگر پرداخته میشود و همچنین جنبهای دیگر از تأثیرگذاری رسالهالطیر نویسی بر منظومه موش و گربه عبید زاکانی و اشاره به تأثیرگذاری این داستان بر نهادها و سازمانهای صوفیه و نحوه گردهمایی آنان به دور مشایخ خویش بررسی میگردد.
Al-Ghazali is one of the scientists of fifth century that had widespread effects in different areas of religion, philosophy, mysticism and Sufism. The power and influence of ideas and the spread of his ideas, also gave a lot of power to the mystical body of literature. Major works of al-Ghazali focuses on religious issues, but through his works as soon as the work is called Resalatoteyr that is related to the mysticism. Although the narrative and mystical attitude in this work is dedicated to al-Ghazali, but before he, the form and shape of this work can get from Resalatoteyr of Avicenna. In this paper, the value of mystery and symbol and relevance of mind and the heart in the realm of mystical literature and effects of each other is discussed; and also, other aspect of impact of Resalatoteyr on the al-Obeid Zakani Moush o Gorbeh system, pointing to the effectiveness of this story on Sofia organizations and the method of their gathering around their elders is examined.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله، به ارزش رمز و نماد و ارتباط قلمروی عقل و قلب در ادب عرفانی و تأثیر و تأثر از یکدیگر پرداخته میشود و همچنین جنبهای دیگر از تأثیرگذاری رسالهالطیر نویسی بر منظومه موش و گربه عبید زاکانی و اشاره به تأثیرگذاری این داستان بر نهادها و سازمانهای صوفیه و نحوه گردهمایی آنان به دور مشایخ خویش بررسی میگردد.
(بدوی، 1977 م: 242) با اوصافی که غزالی از شیوه وصول مرغان در مسیر سلوک و رنجهای آنان بیان میدارد، شاید این داستان تداعی رنجوری جسم و جان او و سیر و سلوک خود و انزوا از قیل و قال اهل مدرسه و دوران اواخر عمر اوست.
غزالی نیز چندی به تصنیف کتب منطق و فلسفه پرداخت و اهمیت قیاس را در کسب معرفت گوشزد کرده بود اما همه قواعد منطق را با تمام دقت و استواریاش مفید علوم دین در نمییافت و این مسئله را به گونهای تحریضی در مقاصدالفلاسفه اشاره میکند که قواعد منطق با وجود داشتن منهج صواب و نادر بودن احتمال خطا در آن، در مسائل دین دچار زوال و دستخوش چندگانگی در استنتاج میگردد و گویا منطق تنها در مباحث انتزاعی و مجرد مصون از خبط و خطا میماند.
6. در نهایت، اگرچه مضمون رسالةالطیر در حقیقت در کنه و بن فرهنگهای ملل یونان و هند باستان وجود داشته است، اما به طور اخص در فرهنگ اسلامی به وسیله ابنسینا این سیر در جهان ماورا و فراسو به عقل ناباور تجربه شد و غزالی ناباوری شکوک عقول از این عالم را به باور ایمان مطمئن ساخت.